به سینه میزندم سر دلی که کرده هوایت

به سینه میزندم سر دلی که کرده هوایت
دلی که کرده هوای کرشمه های صدایت

نه یوسفم نه سیاوش به نفس کشتن و پرهیز
که آورد دلم ای دوست، تاب وسوسه هایت

تو را ز جرگه ی انبوه خاطرات قدیمی
برون کشیده ام و نهاده ام به صفایت

تو سخت و دیر به دست آمدی مرا و عجب نیست
نمی کنم اگر ای دوست! سهل و زود، رهایت

گره به کار من افتاده است از غم غربت
کجاست چابکی دست های عقده گشایت؟

به کبر شعر مبینم که تکیه داده به افلاک
به خاکساری دل بین، که سر نهاده به پایت

"دلم گرفته برایت" زبان ساده ی عشق است
سلیس و ساده بگویم: دلم گرفته برایت!!
دیدگاه ها (۱)

[باز کن پنجره را #صبح و عسل میچسبدبوسه وخنده کمـی نـاز و بغل...

اگرمن شاعرم شعرم توهستی،اگرمن عاشقم عشقم توهستی،اگرمن یک کتا...

یک بوسه بسٖ است از لب سوزان تو ما راتا آب کند این دل یخ بسته...

̮̑نمی‌شود عاشقت نبود...نمی‌شــــــود...باید بودنت رامحکم بغل...

به سینه می‌زندم سر دلی که کرده هوایت!دلی که کرده هوای کرشمه‌...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط