❤
❤
انقدر دوستت دارم که آرزو میکنم کاشکی میشد به یک موسیقی تبدیلت کرد. یک نتِ قشنگ لابه لای صدایِ خواننده ای با حنجره ی بَمـ؛ یک چیزی شبیهِ جمعه یِ فرهآد یا یاورِ همیشه مومنِ داریوش؛ اونوقت روزی هزار بار در گوشم جریان داشتی و هر وقتِ خدا که دل تنگت میشدم تنها فاصله ام با تو یک هدفون بود و یک جایِ خلوت؛
یا مثلا میشدی یک فیلمِ معرکه؛ موقع اکرانت از صندلی پا نمیشدم و تا نوبت بعد منتظرت می ماندم و هر لحظه اش را با عشقِ وصف نشدنی نگاه میکردم.
یا لا اقل کتابی که مثل عقاید یک دلقکِ کتابخانه ام خط خطی باشد و پر از دست نوشته ها و جدا کردن جمله های قشنگتر برای روز های بی حوصلگی و یا حتا متنِ پایین عکس این شبکه های اجتماعی.
یا میشد لباسی باشی به رنگِ نارنجی و هر وقتِ فصلِ پاییزی که دلتنگِ غروب جمعه بودم یک نفس با هجومِ تار و پودت میرقصیدم و بیخیال غم هایم میشدم؛
ولی الآن چه؟
تمامِ تو مرد مغروری است که حتا در رویا هم دستم به دستانش نمیرسد و هر بار که میپرسد چه خبر؟ چشم در چشمِ بی احساسش میشوم و میگویم:
_همان خیال پردازی هایِ همیشگی...!
. #فاطمه_زهرا_عباسی
انقدر دوستت دارم که آرزو میکنم کاشکی میشد به یک موسیقی تبدیلت کرد. یک نتِ قشنگ لابه لای صدایِ خواننده ای با حنجره ی بَمـ؛ یک چیزی شبیهِ جمعه یِ فرهآد یا یاورِ همیشه مومنِ داریوش؛ اونوقت روزی هزار بار در گوشم جریان داشتی و هر وقتِ خدا که دل تنگت میشدم تنها فاصله ام با تو یک هدفون بود و یک جایِ خلوت؛
یا مثلا میشدی یک فیلمِ معرکه؛ موقع اکرانت از صندلی پا نمیشدم و تا نوبت بعد منتظرت می ماندم و هر لحظه اش را با عشقِ وصف نشدنی نگاه میکردم.
یا لا اقل کتابی که مثل عقاید یک دلقکِ کتابخانه ام خط خطی باشد و پر از دست نوشته ها و جدا کردن جمله های قشنگتر برای روز های بی حوصلگی و یا حتا متنِ پایین عکس این شبکه های اجتماعی.
یا میشد لباسی باشی به رنگِ نارنجی و هر وقتِ فصلِ پاییزی که دلتنگِ غروب جمعه بودم یک نفس با هجومِ تار و پودت میرقصیدم و بیخیال غم هایم میشدم؛
ولی الآن چه؟
تمامِ تو مرد مغروری است که حتا در رویا هم دستم به دستانش نمیرسد و هر بار که میپرسد چه خبر؟ چشم در چشمِ بی احساسش میشوم و میگویم:
_همان خیال پردازی هایِ همیشگی...!
. #فاطمه_زهرا_عباسی
۲.۹k
۰۹ اردیبهشت ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.