جوانی با دوچرخه اش به پیرزنی
جوانی با دوچرخه اش به پیرزنی
خورد و به جای عذرخواهی و کمک کردن به پیرزن شروع کرد به خندیدن و مسخره کردن!
سپس راهش را ادامه داد و رفت،
پیرزن صدایش زد و گفت:
چیزی از تو افتاد!
جوان به سرعت برگشت و
شروع به جستجو نمود،
پیرزن بهش گفت:
مروت و مردانگی ات به زمین افتاد و می ترسم هرگز آن را پیدا نکنی!
"زندگی اگر خالی از ادب و احساس و احترام و اخلاق باشد، هیچ ارزشی ندارد"
زندگی حکایت پژواک صدا در کوهستان است!
پس نیکی کن تا به
نیکی به تو پاسخ دهند ...❤ ️
🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹
خورد و به جای عذرخواهی و کمک کردن به پیرزن شروع کرد به خندیدن و مسخره کردن!
سپس راهش را ادامه داد و رفت،
پیرزن صدایش زد و گفت:
چیزی از تو افتاد!
جوان به سرعت برگشت و
شروع به جستجو نمود،
پیرزن بهش گفت:
مروت و مردانگی ات به زمین افتاد و می ترسم هرگز آن را پیدا نکنی!
"زندگی اگر خالی از ادب و احساس و احترام و اخلاق باشد، هیچ ارزشی ندارد"
زندگی حکایت پژواک صدا در کوهستان است!
پس نیکی کن تا به
نیکی به تو پاسخ دهند ...❤ ️
🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹
- ۳۱۶
- ۲۱ دی ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط