سال دوم یک استاد داشتیم

ســـال دوم یک اســتاد داشــتیم
گیر داده بود همه باید کراوات بزنند.

سرامتحان، "چــمران" کراوات نزد،
استاد دونـمره ازش کــم کرد.
شد هــجده، "بالا‌تـرین نمـره" .


" شهــــــ پیام ــــید "

@shahid

من کان للله کان الله له...
دیدگاه ها (۱)

با تاخیرعلیرضا:نامه‌ی تقدیر استاد #حسن_عباسی به جوانانِ انقل...

انسان در برهوت میان دعوات نفس اماره و جاذبه های عمیق فطرت ال...

#دکتر_حسن_عباسی_را_آزاد_کنید#بیانیه_دفتر_تحکیم_وحدت@revayate

پدر شهید احمدی‌روشن: #برجام تبادل آفتاب با آفتابه بود!پدر #ش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط