بدن او هنگام مجروح شدنش توسط دشمن تکه تکه شد و پس از روز
بدن او هنگام مجروح شدنش توسط دشمن تکه تکه شد و پس از روز عاشورا سر بریده او به همراه سرهای کشتهشدگان به شام، مرکز خلافت یزید برده شد.
علیاکبر در مقابل چشمان پدرش نزدیک به ده مرتبه به میدان نبرد رفت و هر بار نزدیک به دو یا سه نفر را کشت. او در حالی که خسته و تشنه شده بود نزد پدرش بازگشت و در خواست آب کرد، میگویند پدرش به او گفت: پسرم! ببین دهان من از دهان تو خشکتر است، اندکی پیکار کن که بهزودی از دست جدت رسول خدا سیراب خواهی شد.
علی اکبر دوباره به میدان جنگ بازگشت، در میدان مردی به نام مر بن سعد یا مره بن منقذ عبدی از پشت به او ضربهای وارد کرد که باعث شد او از اسب به زمین بیفتد؛ امام حسین که تا آنهنگام با گریه دیده نمیشد با دیدن سقوط پسرش شروع به گریه کرد. بعد از سقوط او دشمن علی اکبر را احاطه و بدنش را قطعه قطعه کرد.
مرتضی مطهری در این باره میگوید؛ شخصی با نیزه محکم آنچنان به علی اکبر زد که دیگر توان از او گرفته شد به طوری که دست هایش را به گردن اسب انداخت، چون خودش نمیتوانست تعادل خود را حفظ کند. در اینجا فریاد کشید: پدر جان! الآن دارم جد خودم را به چشم دل میبینم و شربت آب مینوشم. اسب، حضرت علیاکبر (ع) را در میان لشکر دشمن برد و آنها با شمشیر بدنش را تکهتکه کردند.
#ملت_حسین_به_رهبری_حسين
#یا_علی (ع) #یاحسین (ع) #یاابوالفضل (ع
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللّهِ
وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنآئِكَ
عَلَيْكَ مِنّى سَلامُ اللّهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَ بَقِىَ اللَّيْلُ وَ النَّهارُ
وَلا جَعَلَهُ اللّهُ اخِرَالْعَهْدِ مِنّى لِزِيارَتِكُمْ
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ
وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ
وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ
وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ
#یا_فاطمه (س)
#یا_حسین (ع)
#یا_زینب (س)
#یا_ابوالفضل (ع)
#یارقیه (س)
#یا_رضا (ع)
#یا_صاحب_الزمان (عج)
#دلتنگ_کربلا
#محرم
#اربعین
#بين_الحرمين
#مذهبی
#امام_حسین (ع)
#کربلا
علیاکبر در مقابل چشمان پدرش نزدیک به ده مرتبه به میدان نبرد رفت و هر بار نزدیک به دو یا سه نفر را کشت. او در حالی که خسته و تشنه شده بود نزد پدرش بازگشت و در خواست آب کرد، میگویند پدرش به او گفت: پسرم! ببین دهان من از دهان تو خشکتر است، اندکی پیکار کن که بهزودی از دست جدت رسول خدا سیراب خواهی شد.
علی اکبر دوباره به میدان جنگ بازگشت، در میدان مردی به نام مر بن سعد یا مره بن منقذ عبدی از پشت به او ضربهای وارد کرد که باعث شد او از اسب به زمین بیفتد؛ امام حسین که تا آنهنگام با گریه دیده نمیشد با دیدن سقوط پسرش شروع به گریه کرد. بعد از سقوط او دشمن علی اکبر را احاطه و بدنش را قطعه قطعه کرد.
مرتضی مطهری در این باره میگوید؛ شخصی با نیزه محکم آنچنان به علی اکبر زد که دیگر توان از او گرفته شد به طوری که دست هایش را به گردن اسب انداخت، چون خودش نمیتوانست تعادل خود را حفظ کند. در اینجا فریاد کشید: پدر جان! الآن دارم جد خودم را به چشم دل میبینم و شربت آب مینوشم. اسب، حضرت علیاکبر (ع) را در میان لشکر دشمن برد و آنها با شمشیر بدنش را تکهتکه کردند.
#ملت_حسین_به_رهبری_حسين
#یا_علی (ع) #یاحسین (ع) #یاابوالفضل (ع
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللّهِ
وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنآئِكَ
عَلَيْكَ مِنّى سَلامُ اللّهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَ بَقِىَ اللَّيْلُ وَ النَّهارُ
وَلا جَعَلَهُ اللّهُ اخِرَالْعَهْدِ مِنّى لِزِيارَتِكُمْ
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ
وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ
وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ
وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ
#یا_فاطمه (س)
#یا_حسین (ع)
#یا_زینب (س)
#یا_ابوالفضل (ع)
#یارقیه (س)
#یا_رضا (ع)
#یا_صاحب_الزمان (عج)
#دلتنگ_کربلا
#محرم
#اربعین
#بين_الحرمين
#مذهبی
#امام_حسین (ع)
#کربلا
- ۶۳۳
- ۲۵ مرداد ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط