بسم الله الرحمن الرحیم
بسم الله الرحمن الرحیم
شعر پسا نو ی
یاد علی
وقتی که تشت از جگرت پر شد
یاد علی میان سرت پر شد
یادت می آمد آن شب قدری را
بر چهره ات غم پدرت پر شد
عهد تو ماند روی حسین و دین
بر روزگار حیله گرت نفرین
دیدی وظیفه ات شده در آخر
درد حسین در نظرت پر شد
انگار که دهان جهانی غیر
از مشت مشتهای زرت پر شد
مثل غروب رحلت پیغمبر
شب در میان رهگذرت پر شد
بر شیخ با کتاب شود نفرین
آن پول و زن که دور و برش پر شد
دنیاست هرچه بد کنه بر عقل است
جان بر شکست مختصرت پر شد
چون یاد فاطمه ست که بر یادت
بر اشکهای غم نگرت پر شد
بدرود؛ خواهری که برادرها ...
بر کربلا مـ..ه سفرت پر شد
چون آب توی کاسه ی قرآن و
بر دردهای مستمرت پر شد
شعر پسا نو ی
یاد علی
وقتی که تشت از جگرت پر شد
یاد علی میان سرت پر شد
یادت می آمد آن شب قدری را
بر چهره ات غم پدرت پر شد
عهد تو ماند روی حسین و دین
بر روزگار حیله گرت نفرین
دیدی وظیفه ات شده در آخر
درد حسین در نظرت پر شد
انگار که دهان جهانی غیر
از مشت مشتهای زرت پر شد
مثل غروب رحلت پیغمبر
شب در میان رهگذرت پر شد
بر شیخ با کتاب شود نفرین
آن پول و زن که دور و برش پر شد
دنیاست هرچه بد کنه بر عقل است
جان بر شکست مختصرت پر شد
چون یاد فاطمه ست که بر یادت
بر اشکهای غم نگرت پر شد
بدرود؛ خواهری که برادرها ...
بر کربلا مـ..ه سفرت پر شد
چون آب توی کاسه ی قرآن و
بر دردهای مستمرت پر شد
۴.۳k
۱۳ بهمن ۱۴۰۱