آرام باش عزیزم من آرام باش حکایت دریاست زندگی گاهی درخشش
آرام باش عزیزم من آرام باش حکایت دریاست زندگی گاهی درخشش آفتاب،برق و بوی نمک،ترشح شادمانی گاهی هم فرو می رویم، چشمهایمان را میبندیم،همه جا تاریکی هست، آرام باش عزیز من آرام باش دوباره سر از آب بیرون می آوریمو
تلالوء آفتاب را میبینیم زیر بوتهی از برف که این دفعه درست از جایی که تو دوست داری طالع میشود.
تلالوء آفتاب را میبینیم زیر بوتهی از برف که این دفعه درست از جایی که تو دوست داری طالع میشود.
۶.۶k
۱۶ فروردین ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.