چشمهای تو عجب کهنه شرابی دارد

چشمهای تو عجب کهنه شرابی دارد
به تو وابسته شدن خانه خرابی دارد

آخر از حسرت دیدار تو من می میرم
عاشقی هم بخدا حق و حسابی دارد

تو که از حال دل ِ خسته ی من باخبری
بی تفاوت شدنت، سخت عذابی دارد

قصه ی عاشقی ما دونفر آسان نیست
چون کویری است که در سینه سرابی دارد

مشکل از چشم من و دین و مسلمانی توست
عــشـق هم آیه و تفسـیر و کـتابی دارد .....
دیدگاه ها (۴)

نگاهم کن ...!که من محتاج آن چشمان دلتنگم .... ...

اگر عاشق بودی من درخت را مثال نمی زدم ...

امشب چه شود در دل تاریکی وغمها آن ماه بکوبد به درخانه ام امش...

#عاشقانه

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط