مرا شبیهِ گلدانی شکسته ای خالی
مرا شبیهِ گلدانی شکسته ای خالی
بیرونِ در گذاشته اند!
سراپا اگر زرد و پژمردهایم
ولی دل به پاییز نسپردهایم
چو گلدان خالی لب پنجره
پُر از خاطرات ترک خوردهایم
اگر داغِ دل بود، ما دیدهایم
اگر خونِ دل بود، ما خوردهایم
اگر دل دلیل است، آوردهایم
اگر داغ شرط است، ما بردهایم
اگر دشنه ی دشمنان، گردنیم!
اگر خنجر دوستان، گردهایم!
.
گواهی بخواهید، همینک گواه:
همین زخمهایی که نشمردهایم!
.
دلی سربلند و سری سربهزیر
از این دست، عمری به سر بردهایم
قیصر_امینپور
بیرونِ در گذاشته اند!
سراپا اگر زرد و پژمردهایم
ولی دل به پاییز نسپردهایم
چو گلدان خالی لب پنجره
پُر از خاطرات ترک خوردهایم
اگر داغِ دل بود، ما دیدهایم
اگر خونِ دل بود، ما خوردهایم
اگر دل دلیل است، آوردهایم
اگر داغ شرط است، ما بردهایم
اگر دشنه ی دشمنان، گردنیم!
اگر خنجر دوستان، گردهایم!
.
گواهی بخواهید، همینک گواه:
همین زخمهایی که نشمردهایم!
.
دلی سربلند و سری سربهزیر
از این دست، عمری به سر بردهایم
قیصر_امینپور
۳۴۶
۲۴ تیر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.