نوشته بود کسی را چنان دوست داری که برایش بجنگی نوشتم ا

نوشته بود: کسی را چنان دوست داری که برایش بجنگی؟ نوشتم: از جنگ ها برگشته ام، با زخم ها و موی سپید، و یادگرفته ام صبور باشم و به تماشا قانعم..



#عکس_نوشته #خاص #نوشته #زیبا
دیدگاه ها (۵)

‏۱۸ تا ۲۴ سالگی سخت ترین دوران زندگی آدمه. نه اینقد بچه‌ای ک...

من آدمِ رقابت نیستم چون بهم ثابت شده تنها راه موفقیت اینه که...

اونایی‌که‌بین‌عقل‌ودلشون‌عقل‌انتخاب‌میکنندشاید‌کارشون‌درست‌ب...

من وقتی یکیو دوسدارم میخوام با هیچکس حرف‌ نزنه با هیچکس جز م...

نوشته‌بود وقتی غمگینی چطور می‌خندی؟ نوشتم به کسانی که دوستشا...

{سناریوی شماره ۸} || پارت سی چهارم ||نام سناریو: 《 قلبی از س...

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط