دلنوشته

#دلنوشته
بازیِ عشق کلَک داشت ، '' نمی دانستم ''
غم آن سر به فلک داشت ، '' نمی دانستم ''

با نگاهی دل دیوانه ، '' گرفتارش شد ''
سفره عشق، نمک داشت ، '' نمی دانستم ''

دل من صافتر از آینه ، '' اما دل او ''
شیشه ای بود که لک داشت ،'' نمی دانستم ''

به وفاداری من آنکه زمن '' ساده گذشت ''
بیشتر از همه شک داشت ،'' نمی دانستم ''

آرزوهام شده آوار ، فرو ریخت سرم
سقف این خانه ترک داشت، '' نمی دانستم ''

باختم زندگی ام را به قماری که در آن
دلبری بود که تک داشت ، نمی دانستم

#خاص #عاشقانه_ها
#دلبرانه #عاشقانه #عشق_جان
#عشق^_~
#ستایش_قلب_سربی
#دلنوشته_های_من
❤💫❤💫❤💫❤
دیدگاه ها (۰)

#دلنوشته آمدی جانم شدی یا اینکه مهمانم شدیهر که هستی خوش نشی...

شدت تنهایی ام را ساز میفهمد فقطراه حل مشکلم اعجاز میفهمد فقط...

عشق هنر زن استوقتی کسی را بخواهد ،تمام هنرش را یک جا خرج می ...

سعی کنید چیزی را به دل نگیرید،آنچه که آدم‌ها درباره شما می‌گ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط