خسته ام ازخود گریزانم نمی دانم چرا

خستـــه ام ازخـــــود گـــــریزانم نمی دانم چرا؟

غم زده بر جسم بـــــی جانـــــم نمی دانم چرا؟

باد،گویی ریشه ام را سست و بی جان کرده است!

همچـــــو برگـــــی دست طوفانم نمی دانم چرا؟

روزگاری در ســـــرم ســــودای جنگل بود و حال
تکـــــ درختـــــی در بیابانـــــم نمی دانم چرا؟

من که خـــــود "دنیای باران" بودم اینک اینچنین
تشنه ی یکـــــ قـــــطره بارانم نمی دانم چرا؟

سهم من از زندگـــــی جز درد و ناکامی نبود
مـــــن دلیلش را نمـــــی دانم نمی دانم چرا؟

گرچه تو روح مرا در هم شکستی! باز هـــــم
با تو هستم،با تو می مانم...نمی دانم چرا...؟!





@,,,,D
دیدگاه ها (۷)

امام‌جمعه اصفهان به زنان: بنشینید در خانه و خانمی کنید و بگذ...

می‌گویند یک روزی هست .. که چرتکـه دست می‌گیرند و حساب و کتا...

#سلام#کدوم-از-همه-برات-مهمتره؟؟#کامنت-یادت-نره-!!!!چه روز زی...

#صبح-آدینه-تون-شاد #صرفا_جهت_خندهﺑﺎ 405 ﺗﻮ ﺟﺎﺩﻩ ﻣﻮﻧﺪﻡ ﺑﯽ ﺑﻨﺰ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط