چقدر نستی

چقدر نيستی؟!

و من زنم...
زنی با لهجه ی عشق
كه جای خالی ات را
با لاک های رنگی و رژهای صورتی
پر می كنم...

رو به روی آيينه لبخند می زنم
و انتظارت را درد می كشم
روز را با عطر تو نفس می كشم...
و شب را در شرجی خيالت خواب می كنم..

سفيدی موهايم را رنگ می كنم
و خط های پيشانی ام را صاف...
برايت جوان می مانم
حتی اگر شناسنامه ام را باد ببرد...
و برای با تو بودن دير شده باشد
خيلی دير . . .
دیدگاه ها (۳)

#دوستتت دارم.......!!! نمی دانم.......!!! چرایش را نپرس........

عصر هااازیبا نیست مگر قرار عاشقانه اے باشدبا بوسه هاے نمناڪد...

باشد قبول! اصلا تو نگو "دوستت دارم" خودم میگویم ،تو فقط بگو ...

پيش از آنکه به خواب برومهمين جا کنارم نشسته بودي .. گفتي : ا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط