قرآنش را برمیدارد مینشیند روی صندلی همیشگی شروع میکند ب

قرآنش را برمیدارد، مینشیند روی صندلی همیشگی. شروع میکند با صدای مردانه اش آیه به آیه پیش می‌رود.
مهربانش هم سرگرمِ آماده کردنِ غذای جمعه ..
میخواند و میخواند .. صدایی از ته آشپزخانه میگوید : تَعلَمون نه آقا، تَعمَلون .. !
- نشنیدم چه گفتی ..
+ میگویم تعملون تعملون ، تعلمون خواندی
- آها آها چشمم درست نمیبیند که. ممنون
و ادامه میدهد ...
تلفن زنگ میخورد و مهربانش مشغولِ حرف زدن میشود ..
+ آقا کمی یواش تر ..
آقا سر تکان میدهد ..
صحبتِ مهربان که تمام میشود میگوید :
چرا انقدر بلند میخوانی ؟ توی دلت بخوان خب !
- خب .. بلند میخوانم که ایرادهایم را بگیری ...
+ ... بخوان بخوان .. حواسم هست :) باید حواسِ آدم جمع باشد
آدم ها گاهی بلند بلند میخوانند
بلند بلند میروند
بلند بلند گریه میکنند
یا میخندند
که ما
حواسمان باشد ... لطفا
حواست
باشد ... :

) #مریم_قهرمانلو
دیدگاه ها (۱۵)

#زیراین_پست_تامیتونید_بخندید🤗 #دوستاتونو_تگ_کنید_بخندید_بخند...

جمعه ها مثل "دست اندازن"هرچقدربا سرعتی که تویِ طول هفته مشغو...

. من اگر می‌دانستمدنیا اینقدر شلوغ استنمی‌آمدم!صبر می‌کردم ب...

.و عشقزیباترین دلیلخلقتبشریت است🌿

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط