سروش عشق تو یک نکته گفت در گوشم
سروشِ عشقِ تو یک نکته گفت در گوشم
که بارِ هر دو جهان را ، فِکند از دوشم
اگر چه وصل تو ممکن نمیشود، لیکن
درین معامله تا ممکن است ، میکوشم
غم تو را به نشاطِ جهان ، نَشاید داد
من این خریده ی خود را ، به هیچ نفروشم
به هیچ حال ز خاطر، فرامُشَم نشوی
ولی دریغ ؛که از خاطرت ، فراموشم
بیار ساغر مِی را به گردش ای ساقی
که من ز چشم حریف افکنِ تو مدهوشم
چنان زبانه کشید آتش تَظَلّمِ من
که آب چشمه ب رحمت ، نکرد خاموشم
ز هر طرف به کمینم ، نشسته شیرانند
من از نهایتِ غفلت ، به خواب خرگوشم
#فروغی_بسطامی
که بارِ هر دو جهان را ، فِکند از دوشم
اگر چه وصل تو ممکن نمیشود، لیکن
درین معامله تا ممکن است ، میکوشم
غم تو را به نشاطِ جهان ، نَشاید داد
من این خریده ی خود را ، به هیچ نفروشم
به هیچ حال ز خاطر، فرامُشَم نشوی
ولی دریغ ؛که از خاطرت ، فراموشم
بیار ساغر مِی را به گردش ای ساقی
که من ز چشم حریف افکنِ تو مدهوشم
چنان زبانه کشید آتش تَظَلّمِ من
که آب چشمه ب رحمت ، نکرد خاموشم
ز هر طرف به کمینم ، نشسته شیرانند
من از نهایتِ غفلت ، به خواب خرگوشم
#فروغی_بسطامی
- ۱.۳k
- ۲۶ دی ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط