کاش من و تو

کاش من و تو
دو جلد از یک رمان عاشقانه بودیم.
تنگ در آغوش هم
خوابیده در قفسه‌های کتابخانه‌ای روستایی!
گاهی تو را
گاهی مرا،
تنها به سبب
تشدید دلتنگی هایمان
به امانت می بردند

#جواد_گنجعلی
دیدگاه ها (۱)

تو ﺭﻭﺯ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻫﺴﺘﯽﺗﻮ ﻓﺮﺩﺍﯾﯽﻫﻤﺎﻥ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮﺵ ﺯﻧﺪه ﺑﻤﺎﻧﻢ #...

آنجا را نمی دانم‌اما اینجا بی تو بدون‌آغوشت خیابان به خیابان...

گفتی هوای باغ در ایام گل خوشستما را به در نمی‌رود از سر هوای...

دست مرا بگیر، که باغ نگاه تو ،چندان شکوفه ریخت ، که هوش از س...

لطفا به بندِ اولِ سبابه ات بگو کمی حوصله اش بیشتر شود تا حضو...

دروغ چرا، من هنوز هم پشتِ درِ پروفایل اینستاگرامت، تلگرامت و...

‏‍خسته جانی هستمکه تنم رنجور ناملایمات زندگی ستاز روزهای سخت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط