گلخندهایآسمونی فرمانده عراقی ار

‍ °༻‌۞༺‌‌ ﷽ ‌༻‌۞༺° #گلخندهای‌آسمونی😄 فرمانده 👮 عراقی اردوگاه 🚧 تو چاقی 🎈 و بدقوارگی رو دست نداشت دقیقا مثل یه بوشڪه😂 .

با صورت سیاه☻ و دماغ گنده 👃 و سبیل های پاچه گتاوی و هیکل چند لایه و خیکی اش بین اُسرای ایرانی🙌 به اسی بشکه معروف بود.😄

آن روز بعد از آمار رو کرد به ما و گفت:

«ای آتش پرست ها!🔥 🔥 امروز روز شادی و رقص و آواز است🎉 🎊 💃 . امروز روز تولد سید الرئیس صدام حسین است!»😝 😝

به زور جلوی خنده مان را گرفتیم.🙊 🙊 🙊
بدمصب ها نمی گذاشتند نماز بخوانیم😬 و روزه بگیریم 😠 اما تا دلتان بخواهد ازَمان می خواستند برقصیم 💃 و قِر بدهیم! ما هم که این کاره نبودیم و زیر بار نمی رفتیم😏 و جاش هے ڪتک و هے ڪتک مے خوردیم 😉 ڪه چرا قِر نمیدیم و....

آن روز هر چه اسی بشکه تهدید کرد😎 و فحش داد 😋 و التماس کرد 🙏 که برقصیم و دست افشانی کنیم و قِر بریزیم .
زےر بار نرفتیم😏 🙄 تا اینکه تهدید کرد اسرای نوجوان را شکنجه خواهد کرد.😒

سرانجام راضی شدیم ☺ که فقط کف بزنیم 👏 و اسی بشکه خودش زحمت قِر دادن💃 و رقصیدن را بکشد و مراسم شروع شد.✔

اسی بشکه 🙋 رفت وسط حلقه اسیران و شروع کرد به رقصیدن💃 و نعره زدن😲 که مثلا ترانه می خواند.🗣 🎶 🎵 ♩
ما هم دست می زدیم👏 که یک هو‌ زمزمه ای👀 👀 بلند شد که:

خِرسُ به رقص آوردیم😋 دمِشُ به دست...