فیک

#فیک
از نفرت به عشق
from hate to love
Part:17
بعد کوک به هانا خیره شد و اخم کرد
بعد هانا رده نگاهه کوک رو دنبال کرد و دید آره یقیه کتش یکم زیادی بازه
و کله گردنش معلومه
کوک هم دستش رو آوورد و یقه رو
بست.
و کوک همینطور که داشت کارش رو میکرد
هانا احساس میکرد که کوک داره خفش میکنه
همینطورکه وایساده بودن و سکوت بود
هانا به ساعتش نگاه میکنه
و میبینه بعلههههه
داره دیرش میشه
چون ساعت ۷:۳۰
رو نشون میداد
بعد هانا رو به کوک گفت
هانا:بابت همه چی ازت ممنونم ولی امیدوارم‌که دیگه نبینمت(بی ادب تا دلت هم بخواد😒)
و بعد بدو از خونه خارج شد
رفت سمت ماشین و سوار شد
هانا خیلی ترسیده بود که چرا این آدم باید همون عوضی باشه(عوضی خودتی آشغال😀)
ولی براش سوال بود که کوک چطور هانا رو به خاطر نیاورد
ولی سعی کرد آرامش خودش رو حفظ کنه و بعد ماشین رو روشن کرد و با سرعت حرکت کرد سمت محله کارش چون الان ساعت ۷:۴۰بود و هانا ساعت ۸دادگاه داشت
بعد که رسید به دادگاه دید که...
.
.
.
شرایط پارت بعد :...
فالورا۴۰تا
لایک ۱۵تا
کامنت۱۰تا
نویسنده ها :کارینا🪐لنا🪐
دوستان این پیج کارینا هست 👇
https://wisgoon.com/misha_g
از بی تی اس فعالیت میکنه
لطفا حمایتش کنید❤️😚
راستی دوستان الان فالورا ۳۸تا هست ولی لایک های پارت قبلی که چندروز پیش گذاشتیم ۱۷تا بود یعنی فقط ۱۷نفر لایک کرده
و بعضی ها فقط میخونن و هیچ نوع نظر و لایکی نمیکنن
پس لطفا حمایت کنین❤️✨