نارنجی

نارنجی:
بنشین شعر بگویم نفست تازه شود
غزلی ناب بگویم که غمت تازه شود

بنشین عصر غم و صحبت بی حوصله گیست
کمی از عشق بگویم ،هوست تازه شود

دل به رفتن نسپار چاره ما رفتن نیست
من تو را باز نویسم ،ثمرت تازه شود

پشت این در همگی وحشی و خونخوار و بدند
تو بمان شعر بنوش و جگرت تازه شود

شاید از قصه تکراری کمی دلگیری
قول من شعر جدیدیست،تنت تازه شود

به خدا راه خراب است، بمان بامن باش
بنشین شعر بگویم که دلت تازه شود...
i
دیدگاه ها (۳)

💫 فانوس خیال💫 :👉 @fanoosekhial 🌾 🌾 🌾 مرا تو جان عزیزی و یار...

💫 فانوس خیال💫 :درد یعنی من کنارت باشم و تو دورتردرد یعنی عاش...

@£øňð,Ģøð:🍃 🌸 @sepideshab.پُر شد آیینه از گل ِ چینیآه از ای...

دلم تنگ بود❤ صدام غم داشت 😥 چشام گریہ 😢 ولے حالا😑 دلم ωـنگہ ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط