نارنجی
نارنجی:
بنشین شعر بگویم نفست تازه شود
غزلی ناب بگویم که غمت تازه شود
بنشین عصر غم و صحبت بی حوصله گیست
کمی از عشق بگویم ،هوست تازه شود
دل به رفتن نسپار چاره ما رفتن نیست
من تو را باز نویسم ،ثمرت تازه شود
پشت این در همگی وحشی و خونخوار و بدند
تو بمان شعر بنوش و جگرت تازه شود
شاید از قصه تکراری کمی دلگیری
قول من شعر جدیدیست،تنت تازه شود
به خدا راه خراب است، بمان بامن باش
بنشین شعر بگویم که دلت تازه شود...
i
بنشین شعر بگویم نفست تازه شود
غزلی ناب بگویم که غمت تازه شود
بنشین عصر غم و صحبت بی حوصله گیست
کمی از عشق بگویم ،هوست تازه شود
دل به رفتن نسپار چاره ما رفتن نیست
من تو را باز نویسم ،ثمرت تازه شود
پشت این در همگی وحشی و خونخوار و بدند
تو بمان شعر بنوش و جگرت تازه شود
شاید از قصه تکراری کمی دلگیری
قول من شعر جدیدیست،تنت تازه شود
به خدا راه خراب است، بمان بامن باش
بنشین شعر بگویم که دلت تازه شود...
i
- ۴۱۲
- ۲۰ شهریور ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط