مثل کوهیم و ازاین فاصله هامان چه غم است
مثل کوهیم و ازاین فاصلههامان چه غم است
لذت عشق من و تو نرسیدن به هم است
ما دو مغرور، دو خودخواه، دو بد تقدیریم
عاشقی کردن ما شرح عدم در عدم است
مثل یک تابلوی نیمهی نفرین شدهای
دست هر کس که به سوی تو بیاید قلم است
عشق را پس زدی ای دوست ولی پیش خدا
هر که از عشق مبّرا بشود ، متهم است
میروی، دور نرو، قبل پشیمان شدنت
فکر برگشتن خود باش و زمانی که کم است
قبل رفتن بنشین خاطرهای زنده کنیم
بنشین چای بریزم، بنشین تازه دم است
لذت عشق من و تو نرسیدن به هم است
ما دو مغرور، دو خودخواه، دو بد تقدیریم
عاشقی کردن ما شرح عدم در عدم است
مثل یک تابلوی نیمهی نفرین شدهای
دست هر کس که به سوی تو بیاید قلم است
عشق را پس زدی ای دوست ولی پیش خدا
هر که از عشق مبّرا بشود ، متهم است
میروی، دور نرو، قبل پشیمان شدنت
فکر برگشتن خود باش و زمانی که کم است
قبل رفتن بنشین خاطرهای زنده کنیم
بنشین چای بریزم، بنشین تازه دم است
۴.۲k
۲۳ خرداد ۱۴۰۲