ببخشید دیر شد
ببخشید دیر شد
پارت ۱۱
ویو جیمین
من.... من عاشق ات شدم خیلی زود ولی عاشقش شدم ات رو مرخص کردن و با مامانش رفتیم عمارت انقدر عاشقش شدم
که گفتم مادرشم تو عمارت زندگی کنه یه اتاق به مادرش ددادن و ات میخواست لبلس خدمتکاری بپوشه که گفتم
جیمین. ات نمیخواد خدمتکارم باشی وبهم نگو ارباب
ات. خب چرا
جیمین. چون چون
ات. بگو بگو
جیمین. اصلا یه چیزی میخوام بگم
ات. بگو
جیمین. ات ات من من عاشقتممم
ات. چیییییی م..
ویو ات
اینو گفت اومد ذستشو دور کمرم حلقه اروم اروم لباش رو رو لبام گذاشت........
هرچی میخواستم جدا شم انقدر زور داشت
نمیتونستم جدا شم و....
بعد چند مین ولم کرد
ات. ولم کن چیکار میکنی(اخم کیوت)
جیمین. هه کیوت(کیوت)
ات. دارم له میشم ولم میکنی
جیمین. اخ اخ اخ(خنده،ولش کرد)
ویوات
خب منم حسایی بهش دارم اون دوسم دلره شاید بتونم خیلی خیلی عاشضش بشم کاش یه بار دیگه بگه شانس خوب من گفت............. 🎉🎉🎉
جیمین. ات دوباره میگم عاشقتم
ات. م.... منم(اروم،لبخند)
ویو جیمین
وقتی اینو گفت حس ارامش گرفتم ولی مثل گوجه شده بود ایندفه خودش اومد نزدیک و لباشو گذاشت رو لبام منم خیلی دوسش داشتم پس همکاری کردم دوباره دستم رو دور کمرش گذاشتم که خواهرم یوری اومد ولی من ادامه دادم
یوری...................
شرایط پارت بعد
۸تا لایک
۳تا کامنت
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ببخشید دیر شد دیشب قرار بود بزارم انقدر سرم، دماغم، چشمام. درد میکرد میگفتم فقط بمیرم برای همین دیر شد😁🥺🙏🏻💓💕
پارت ۱۱
ویو جیمین
من.... من عاشق ات شدم خیلی زود ولی عاشقش شدم ات رو مرخص کردن و با مامانش رفتیم عمارت انقدر عاشقش شدم
که گفتم مادرشم تو عمارت زندگی کنه یه اتاق به مادرش ددادن و ات میخواست لبلس خدمتکاری بپوشه که گفتم
جیمین. ات نمیخواد خدمتکارم باشی وبهم نگو ارباب
ات. خب چرا
جیمین. چون چون
ات. بگو بگو
جیمین. اصلا یه چیزی میخوام بگم
ات. بگو
جیمین. ات ات من من عاشقتممم
ات. چیییییی م..
ویو ات
اینو گفت اومد ذستشو دور کمرم حلقه اروم اروم لباش رو رو لبام گذاشت........
هرچی میخواستم جدا شم انقدر زور داشت
نمیتونستم جدا شم و....
بعد چند مین ولم کرد
ات. ولم کن چیکار میکنی(اخم کیوت)
جیمین. هه کیوت(کیوت)
ات. دارم له میشم ولم میکنی
جیمین. اخ اخ اخ(خنده،ولش کرد)
ویوات
خب منم حسایی بهش دارم اون دوسم دلره شاید بتونم خیلی خیلی عاشضش بشم کاش یه بار دیگه بگه شانس خوب من گفت............. 🎉🎉🎉
جیمین. ات دوباره میگم عاشقتم
ات. م.... منم(اروم،لبخند)
ویو جیمین
وقتی اینو گفت حس ارامش گرفتم ولی مثل گوجه شده بود ایندفه خودش اومد نزدیک و لباشو گذاشت رو لبام منم خیلی دوسش داشتم پس همکاری کردم دوباره دستم رو دور کمرش گذاشتم که خواهرم یوری اومد ولی من ادامه دادم
یوری...................
شرایط پارت بعد
۸تا لایک
۳تا کامنت
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ببخشید دیر شد دیشب قرار بود بزارم انقدر سرم، دماغم، چشمام. درد میکرد میگفتم فقط بمیرم برای همین دیر شد😁🥺🙏🏻💓💕
۲۱.۶k
۰۶ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.