خصائص امام صادق(ع) آفتاب ششم
خصائص امام صادق(ع) آفتاب ششم
به خاطر بدهی خانه ات را نفروش...
از پارسایان روزگار و از شاگردان برجسته ی
امام کاظم(ع) بود. «محمد بن ابی عمیر» نام
داشت و پیشه اش بزازی و پارچه فروشی بود.
روزی به یکی از برادران مؤمن خویش ده هزار
درهم قرض داد، ولی آن مؤمن رفته رفته فقیر و
ورشکسته شد.
وقتی موعد پس دادن قرضش فرارسید، خانه خود
را فروخت و ده هزار درهم تهیه کرد و آن را به
در خانه ی محمد برد. در زد. ابن ابی عمیر بیرون
آمد و وی سکه ها را به او داد.
ابن ابی عمیر از او پرسید: «این سکه ها را از کجا
آورده ای؟ آیا ارثی به تو رسیده است؟»
پاسخ داد: «خیر!» گفت: «آیا کسی آن را به تو
بخشیده است؟»
پاسخ داد: «نه! خانه ام را فروخته ام تا قرض
خویش را ادا کنم». محمد گفت: «از مولای خویش
امام صادق(ع) شنیده ام که بر فرد لازم نیست
که به خاطر بدهکاری اش، خانه ی خود را بفروشد.
این پول را بگیر که من نیازی به آن ندارم.
به خدا سوگند، اگرچه اکنون نیازمند یک درهم
هستم، ولی این پول را از تو هرگز نمی گیرم».
گفته ی امام صادق(ع) سبب شد تا او که از
وضعیت مالی برادر مؤمن خویش آگاه بود، اجازه
ندهد وی برای حل مشکل خود، خانواده اش را بی
سرپناه سازد و با بازگرداندن سکه ها، مشکل او
را حل کرد .
به خاطر بدهی خانه ات را نفروش...
از پارسایان روزگار و از شاگردان برجسته ی
امام کاظم(ع) بود. «محمد بن ابی عمیر» نام
داشت و پیشه اش بزازی و پارچه فروشی بود.
روزی به یکی از برادران مؤمن خویش ده هزار
درهم قرض داد، ولی آن مؤمن رفته رفته فقیر و
ورشکسته شد.
وقتی موعد پس دادن قرضش فرارسید، خانه خود
را فروخت و ده هزار درهم تهیه کرد و آن را به
در خانه ی محمد برد. در زد. ابن ابی عمیر بیرون
آمد و وی سکه ها را به او داد.
ابن ابی عمیر از او پرسید: «این سکه ها را از کجا
آورده ای؟ آیا ارثی به تو رسیده است؟»
پاسخ داد: «خیر!» گفت: «آیا کسی آن را به تو
بخشیده است؟»
پاسخ داد: «نه! خانه ام را فروخته ام تا قرض
خویش را ادا کنم». محمد گفت: «از مولای خویش
امام صادق(ع) شنیده ام که بر فرد لازم نیست
که به خاطر بدهکاری اش، خانه ی خود را بفروشد.
این پول را بگیر که من نیازی به آن ندارم.
به خدا سوگند، اگرچه اکنون نیازمند یک درهم
هستم، ولی این پول را از تو هرگز نمی گیرم».
گفته ی امام صادق(ع) سبب شد تا او که از
وضعیت مالی برادر مؤمن خویش آگاه بود، اجازه
ندهد وی برای حل مشکل خود، خانواده اش را بی
سرپناه سازد و با بازگرداندن سکه ها، مشکل او
را حل کرد .
۱.۱k
۰۸ تیر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.