👈 مدتی از پیروزی انقلاب گذشت. شاهرخ نشسته بود مقابل تلویز
👈 مدتی از پیروزی انقلاب گذشت. شاهرخ نشسته بود مقابل تلویزیون، سخنرانی حضرت امام در حال پخش بود. داشتم از کنارش رد می شدم که یکدفعه دیدم اشک تمام صورتش را پر کرده.
گفتم: شاهرخ، داری گریه می کنی؟!
👈 با دست اشکهایش را پاک کرد و گفت: امام، بزرگترین لطف خدا در حق ماست. ما حالا حالاها مونده که بفمهمیم رهبر خوب چه نعمت بزرگیه، من که حاضرم جونم رو برای این آقا فدا کنم.
📚کتاب: شاهرخ حُر انقلاب اسلامی
❤️شهید شاهرخ ضرغام❤️
# فرزند آوری
#زندگی با نشاط
😱پیری و بحران جمعیت
❣کانال نینوا
الهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
http://eitaa.com/neynaw
گفتم: شاهرخ، داری گریه می کنی؟!
👈 با دست اشکهایش را پاک کرد و گفت: امام، بزرگترین لطف خدا در حق ماست. ما حالا حالاها مونده که بفمهمیم رهبر خوب چه نعمت بزرگیه، من که حاضرم جونم رو برای این آقا فدا کنم.
📚کتاب: شاهرخ حُر انقلاب اسلامی
❤️شهید شاهرخ ضرغام❤️
# فرزند آوری
#زندگی با نشاط
😱پیری و بحران جمعیت
❣کانال نینوا
الهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
http://eitaa.com/neynaw
۲.۴k
۲۲ فروردین ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.