زیرآسمانپاریس

#زیر‌_آسمان‌_پاریس

پارت4

رفتم یه گوشه نشستم و قهوه خوردم.
همینجور که قهومو میخوردم از شیشه های کافه به بیرون نگاه میکردم.

اون ته بود اینجا چیکار میکرد، داشت نزدیک می شد .
باورم نمیشه استایل تو مدرسه و بیرونش باهم خیلی فرق داشت .
به خودم آمدم دیدم زل زدم بهش .آخه این پسر چی داشت که آدمو به خودش جذب میکرد ؟
بیخیال شدم ،
آمد تو کافه رفتم پیش باهم احوالپرسی کردیم نشست ، ازش پرسیدم ...

چه عجب از این طرفا آقا!
- هع حوصله ام سر رفته بود آمدم اینجا
اها ، چی میخوری ؟
- نمیدونم
خب کیک و هات چاکلت ، خوبه ؟
_ اره

ویو ته .

چه‌قدر امروز کیوت تر شده بود . خداااا 😁

کیک و هاچاکلتمونو خوردیم بهش گفتم........

تنها در کانال Teahjeon@
دیدگاه ها (۰)

_از چی ناراحتی ناراحت نیستم که _دروغ نگو من از چشمات میفهمم

های بچه ها ، حرف بزنیم ؟https://harfeto.timefriend.net/17127...

‌‌𝐁𝐮𝐭 𝐲𝐨𝐮 𝐚𝐫𝐞 𝐭𝐡𝐞 𝐦𝐨𝐬𝐭 𝐛𝐞𝐚𝐮𝐭𝐢𝐟𝐮𝐥 𝐛𝐞𝐚𝐮𝐭𝐲 𝐢𝐧 𝐭𝐡𝐞 𝐰𝐨𝐫𝐥𝐝. ‌‌

#تهکوک

رمان زندگی با خنده ( واکنش کوک به سوپرایز)سارا: دختره ی سگ ت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط