وقتی شد او امید و عشقم

وقتیڪہ شد او امید و عشقم
دل ڪنــدن و ڪینہ را بلد شد

آســوده بدونِ هیـچ حــرفی
از رویِ منِ شڪستہ رد شد
دیدگاه ها (۲)

#عشــــــق چـه زیبـــاسـت... #عشــق همه ے قضاوتها را از اعتب...

ﮔﻨﺎﻫﺎﻧﻢ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ !ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﺗﻤﺎﻡ ﮐﺎﺭﻫﺎﯼ ﺧﻮﺑﯽ ﮐﻪ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻡ،ﭼ...

رو به این آینــههر پـیرهنی پوشیـــدمغیر آغوش توچیزی به تنم ج...

آرامش پیدا مےکنم .... میانِ دوستت دارم‌هائے کہ … از چشمانت ....

بدون مخاطب؟؟؟؟؟ تا ابد مال تو باشم، تو نرفتن بلدی؟!بلدی تکیه...

من دلم میخواد برم دانشگاه تهران، دلم میخواد تولستوی و نیچه ...

فردا اگر بدون تو باید به سر شودفرقی نمی کند شب من کی سحر شود...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط