𝓜𝔂 𝓛𝓲𝓽𝓽𝓵𝓮 𝓡𝓸𝓼𝓮𝓶𝓪𝓻𝔂 𝓕𝓲𝓬پارت یازدهم

مینهو : من دیگه میرم کمپانی امروز کار دارم اونجا
جیسونگ:باشه
مینهو یک روز خیلی سخت رو داشت نزدیک 8 ساعت برای اجرای جدیدش بی وقفه تمرین کرد و با خستگی به خوابگاه برگشت
مینهو:سلام من برگشتم
چانگبین:سلام چرا قیافت اینجوریه خسته به نظر میای
جونگین:هیونگ خوبی
مینهو:اوهوم(رفت تو اتاقش)
جیسونگ:سلام
مینهو:سلام
جیسونگ:ام فکر کنم میخوای بخوابی پس من میرم بیرون که راحت باشی
مینهو:نه نرو تو منبع انرژی منی باشی بیشتر انرژی میگیرم
سونگمین:اوق ای لوسا
چان:چرا مزاحم میشی سونگمین بیا بریم
جیسونگ:امم باشه
فیلیکس:کاش منم یکیو داشتم مثل جیسونگ که مینهو رو
هیونجین:کاش میتونستم بهش بگم که من هستم تا مثل مینهو ناتو بکشم حیف که نمیتونم*تو ذهنش*
فیلیکس:هعی
فیلیکس:ای بابا چرا هیچ کسی برای من پیدا نمیشه فقط باید بشینم اینجا حسرت بخورم منم خوبم چرا آخه هیچکس دوسم نداره
هیونجین :من چی
فیلیکس از جا میپره
تو..تمام حرفایی که زدمو شنیدی؟
هیونجین :اره
فیلیکس:چی!
هیونجین:من هستم من نازتو میخرم حتی بهتر از مینهو هیونگ
فیلیکس:واقعا
هیونجین : اره
*فیلیکس لبخند
هیونجین:قبول میکنی ؟
*فیلیکس سرشو تکون میده که یعنی آره*
اینم یک پارت طولانی خدمت شما