در چشم هایت

در چشم هایت.................
جنگجویی مغول کمین کرده
جرأت نمیکنم
دوستت نداشته باشم........!!
دیدگاه ها (۱۰)

چه ولوله ای میکندبر خطوط حامل انتظار مننت های گام «تو»می ر س...

خدا نبود...........!!ولی از واجبات بودپرستیدن چشم هایش.........

دلتنگ که شدیبرای دو نفر چای دارچین بریزسهم خودت را با یاد من...

من اگر خیابان بودمقطعابه «تو» منتهی می شدم.....................

" قلب من فریاد میزند دوستت دارد! اما گوش های تو نمیشنوند..چش...

بعد از دیدنت به من ثابت شد چشم ها هم دروغ میگویند و تمام آن ...

پنجشنبه ها بایدصاحب عاشقانه هایتبنشیند کنارت ،قلم را کنار بگ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط