زرهایمن

#زر‌های‌من
ی روز پسرخاله کوچیکم اومد گف من چرا بزرگ نمیشم؟!
میخوام بزرگ شم برم سرکار،پول دربیارم،ماشین بخرم،با دوستام برم بیرون و کلی کارای دیگ...
ی چند دقیقه سکوت کردم بعد دفترچه خاطراتمو دادم بهشگفتم تا ته بخون. ...
نشست خوند بعد ک تموم شد صداش در نیومدهیچی نگفت حس میکردم ی ده بیست سالی پیر شده
گفتم"متوجه شدی تو بزرگ سالی واست نریدن؟!"
سرشو ب نشونه تایید تکون داد بعدش گفت این دفتره رو از کجا اوردی؟!:|~
دیدگاه ها (۴)

#زر‌های‌منمغزم: نکن کثافطمنطق: نکن کثافطهمسایه ها: نکن کثافط...

#زر‌های‌منهیچوقت فلسفه خط خطی کردن بدن با تیغ رو نفهمیدمالان...

#زر‌های‌منهمکلاسیام: جی پاپر/کی پاپر/کی درامر و...من: دوجا ک...

#ز‌ر‌های‌مناین که فامیل فکر میکنه چون فامیله باید از همه کار...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط