مگفتی

مى‌گفتی:
‹ شبت خوب جانِ‌من ›
‏بيشتر از خوب بودن شب ، ‏
انديشه‌ى اين‌كه جان تو هستم،
در من ريشه مى‌كرد و سبز می‌شد🌱☁. .



#شب #شعر #سبز
دیدگاه ها (۰)

بزرگترين ناتوانى من، شكستن دل آدمها و رنجاندن آنها بود، غافل...

مناز میان واژه‌های زلال« دوستی » را برگزیده‌ام،آن‌ جا کهبرف‌...

مگه اومدیم چند بار زندگی کنیم؟🌱#زندگی #آزادی

‌‹ بنويسيد ؛ اميدوار ترين بوديم،آن هنگام كه تن هايمان، آغش...

شعرهايم را نگاهت آسمانى مى كندبيت بيتش را برايم جاودانى مى ك...

شعرهايم را نگاهت آسمانى مى كندبيت بيتش را برايم جاودانى مى ك...

جوجو تو که هنوز بیداری برو بخواب قربونت برم بدو خوب بخوابی و...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط