هزار جهد بکردم که سر عشق بپوشم

هزار جهد بکردم که سر عشق بپوشم
نبود بر سر آتش میسرم که نجوشم

به هوش بودم از اول که دل به کس نسپارم
شمایل تو بدیدم نه صبر ماند و نه هوشم

سعدی
دیدگاه ها (۱)

ابری نیست بادی نیستمی نشینم لبِ حوضپرم از راه ،از پل ،از رود...

پاییز به مهرش می نازدو منبه تویی که ندارمتمیدانیتفاوت من و پ...

اگر دوست‌ داری که ثواب شهیدان کربلا را داشته باشی، هرگاه به ...

اگر دوست‌ داری که ثواب شهیدان کربلا را داشته باشی، هرگاه به ...

عاشقانه های شبنم

عشق خود مقدست

عشق ( درد بی پایان)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط