روزی که من عاشق شدم یک عصر بارانی نبود

روزی که من عاشق شدم، یک عصر بارانی نبود
یا در کنار ساحل و دریا که طوفانی نبود

روزی که من عاشق شدم یکشنبه یا که شنبه بود
در خاطر آسوده ام دلشوره زندانی نبود

روزی که من عاشق شدم، با من، تو هم عاشق شدی
با آنکه بین ما دو تا، آن لحظه پیمانی نبود

من بی اجازه عاشق چشمان ناز تو شدم
حرفی ولی از غصه و اندوه و ویرانی نبود

وقتی که من عاشق شدم، حال قشنگی داشتم
دردی نبود و این دلم، دنبال درمانی نبود

من در کنار پنجره، در یک شب شهریوری
عاشق شدم، این ماجرا اما به آسانی نبود

دنیای من زیبا شد و خنده به لبهایم نشست
دلتنگی و دلشوره و یک چشم گریانی نبود

من بی خبر عاشق شدم، در یک شب شهریوری
آن شب ولی ای نازنین، یک عصر بارانی نبود
دیدگاه ها (۷)

گاهیآدم دلش فقطیک #دوستت_دارم می خواهدکه نمیرد...! #افشین_صا...

فکر کردن به تو یعنی غــزلـی شور انگیزکه همین شوق مرا،#خوبتری...

همه فکر می کنند این شعر ها برای توستحال آنکه من هنوزبرای از ...

ساده با هر زخم در من نقش بستی بیشترآینه ها را نترسان از شکست...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط