«از گریه برای تو خوشم می آید...»
«از گریه برای تو خوشم میآید...»
#سید_تقی_سیدی
این یه تک مصرع رو دوست دارم نه اینکه از گریه خوشم بیاد، اتفاقاً و متأسفانه به سختی گریه میکنم. به خاطر نوع تربیت یا حالا شخصیتی که دارم گمان میکنم گریه نشونهی ضعف شخصیتمه و به همین خاطر بغضهام منجر به سردرد میشه، ولی گریه برای امام حسین رو دوست دارم دیگه اینجا جلوی بغضم رو نمیگیرم. اگه گریهی گداییست، اگه به یاد غصههامه، اگه اعتراف به اینه که کم آوردم و گناه کردم... اینجا گریه کردن، فرق داره.
اینجا کسی تو رو خوار نمیبینه، فرداش اعترافت رو به روت نمیاره و سرزنشت نمیکنه، آبرو نمیبره بلکه آبرو میده، زخم نمیزنه بلکه مرهم میذاره، اشک میریزی ولی در ماتم غرق نمیشی چون صدای حق رو بعد از صدها سال از میون اشکها و خونها میشنوی و هنوز میتونی تو هم لبیک بگی برای دوباره بلند شدن ...
#شب_جمعه
#دلتنگ_حرم
#یا_حسین
#حسین_جان
#برای_حسین
#عاشورا
#سید_تقی_سیدی
این یه تک مصرع رو دوست دارم نه اینکه از گریه خوشم بیاد، اتفاقاً و متأسفانه به سختی گریه میکنم. به خاطر نوع تربیت یا حالا شخصیتی که دارم گمان میکنم گریه نشونهی ضعف شخصیتمه و به همین خاطر بغضهام منجر به سردرد میشه، ولی گریه برای امام حسین رو دوست دارم دیگه اینجا جلوی بغضم رو نمیگیرم. اگه گریهی گداییست، اگه به یاد غصههامه، اگه اعتراف به اینه که کم آوردم و گناه کردم... اینجا گریه کردن، فرق داره.
اینجا کسی تو رو خوار نمیبینه، فرداش اعترافت رو به روت نمیاره و سرزنشت نمیکنه، آبرو نمیبره بلکه آبرو میده، زخم نمیزنه بلکه مرهم میذاره، اشک میریزی ولی در ماتم غرق نمیشی چون صدای حق رو بعد از صدها سال از میون اشکها و خونها میشنوی و هنوز میتونی تو هم لبیک بگی برای دوباره بلند شدن ...
#شب_جمعه
#دلتنگ_حرم
#یا_حسین
#حسین_جان
#برای_حسین
#عاشورا
۱۱.۸k
۱۵ مرداد ۱۴۰۳