عاشق یه مافیا شدم(part14)
عاشق یه مافیا شدم(part14)
*سوم شخص
روزها همینطور میگذشت و این دو زوج با ارامش زندگی میکردن تا اینکه یه روز این ارامش از بین میره
*جونگکوک ویو
پشت میزم نشسته بودم و فکر میکردم که زندگیم با ا/ت چقدر خوبه
همینطور که فکر میکردم یهو گوشیم زنگ خورد
+بله
٪کوکی جونم
+تویی جینا
٪بله مثل همیشه درست گفتی
+حرفتو بزن
٪جونگکوک یادته من اونروز اومدم خونتون
+خب
٪اومده بودم بگم که من..
+تو چی
٪من من حاملم
+خب من چیکار کنم مبارکه
٪نمیفهمی باباش تویی
+چرت نگو قضیه ی منو تو چند ماه پیش تموم شده
٪ولی من حاملم با کسیم تا الان رابطه نداشتم فقط تو بودی
+هوفف جینا
٪بله
+میذارم بچه به دنیا بیاد ازمایش DNA میگیریم اگر بچه از من نبود باید تا اخر عمرت گورتو گم کنی
٪من مطمئنم بچه از توعه
+ببینیم
هوفف روزمو خراب کرد دختره ی هرزه از یکی دیگه باردار شده گردن من میندازه ا/ت فعلا نباید چیزی بفهمه
~قربان
+بله
~یکی اینو براتون فرستاده
+کی
~نمیدونم قربان ناشناس
+بده ببینم
پاکتو باز کردم با چیزی که دیدم انگاه یه سطل اب یخو روم خالی کردم
یه پسر که از پشت ا/ت بغل کرده بود
زیر پاکت نوشته بود اینم ا/ت عزیزت
عصبانی راه افتادم سمت امارت
*ا/ت ویو
داشتم گلارو اب میدادم که یهو در با شتاب باز شد
+ا/ت کجایی(داد)
_چیشده عمارتو گراشتی رو سرت
+بهم توضیح بده این چیه(عکسو نشونش میده)
_اینو مگه همون روز بهت نگفتم
_گفتم که بهت فکر کردم تویی اومدی سوپرایزم کنی وقتی برگشتم دیدم یکی دیگست و خودشم فهمید اشتباه گرفته کلی عذرخواهی کرد
+هوفف
_اینو حتما جینا گرفته چون وقتی پسره رفت دیدم رفت سمت یه دختر دیگه که خیلی شبیه جینا بود بعد دیدم انگار دختره یه دسته پول بهش داد اونم گرفت و رفت
+اخ جینا جینا چرا انقدر هرزه ای
*جونگکوک ویو
بعد اینکه ا/ت تعریف کرد منم فهمیدم قضیه ی حاملگی الکیه پس به ا/ت گفتم
+ا/ت
_بله
+جینا امروز زنگ زد گفت حاملم
_چییی
+اروم باش میدونم داره الکی میگه یه جنده بیشتر نیست
+ببخشید بهت تهمت زدم عشقم یه لحظت که اینو دیدم کارام دست خودم نبود نمیتونستم باور کنم بهم خیانت کرده باشی
_من قبلا بهت گفتم هیچ وقت خیانت نمیکنم عشقم
ا/ت اومد بغلم کرد
سرمو کردم تو گردنش و عطره مست کنندشو وارد بدنم کردم
ادامه دارد...
*سوم شخص
روزها همینطور میگذشت و این دو زوج با ارامش زندگی میکردن تا اینکه یه روز این ارامش از بین میره
*جونگکوک ویو
پشت میزم نشسته بودم و فکر میکردم که زندگیم با ا/ت چقدر خوبه
همینطور که فکر میکردم یهو گوشیم زنگ خورد
+بله
٪کوکی جونم
+تویی جینا
٪بله مثل همیشه درست گفتی
+حرفتو بزن
٪جونگکوک یادته من اونروز اومدم خونتون
+خب
٪اومده بودم بگم که من..
+تو چی
٪من من حاملم
+خب من چیکار کنم مبارکه
٪نمیفهمی باباش تویی
+چرت نگو قضیه ی منو تو چند ماه پیش تموم شده
٪ولی من حاملم با کسیم تا الان رابطه نداشتم فقط تو بودی
+هوفف جینا
٪بله
+میذارم بچه به دنیا بیاد ازمایش DNA میگیریم اگر بچه از من نبود باید تا اخر عمرت گورتو گم کنی
٪من مطمئنم بچه از توعه
+ببینیم
هوفف روزمو خراب کرد دختره ی هرزه از یکی دیگه باردار شده گردن من میندازه ا/ت فعلا نباید چیزی بفهمه
~قربان
+بله
~یکی اینو براتون فرستاده
+کی
~نمیدونم قربان ناشناس
+بده ببینم
پاکتو باز کردم با چیزی که دیدم انگاه یه سطل اب یخو روم خالی کردم
یه پسر که از پشت ا/ت بغل کرده بود
زیر پاکت نوشته بود اینم ا/ت عزیزت
عصبانی راه افتادم سمت امارت
*ا/ت ویو
داشتم گلارو اب میدادم که یهو در با شتاب باز شد
+ا/ت کجایی(داد)
_چیشده عمارتو گراشتی رو سرت
+بهم توضیح بده این چیه(عکسو نشونش میده)
_اینو مگه همون روز بهت نگفتم
_گفتم که بهت فکر کردم تویی اومدی سوپرایزم کنی وقتی برگشتم دیدم یکی دیگست و خودشم فهمید اشتباه گرفته کلی عذرخواهی کرد
+هوفف
_اینو حتما جینا گرفته چون وقتی پسره رفت دیدم رفت سمت یه دختر دیگه که خیلی شبیه جینا بود بعد دیدم انگار دختره یه دسته پول بهش داد اونم گرفت و رفت
+اخ جینا جینا چرا انقدر هرزه ای
*جونگکوک ویو
بعد اینکه ا/ت تعریف کرد منم فهمیدم قضیه ی حاملگی الکیه پس به ا/ت گفتم
+ا/ت
_بله
+جینا امروز زنگ زد گفت حاملم
_چییی
+اروم باش میدونم داره الکی میگه یه جنده بیشتر نیست
+ببخشید بهت تهمت زدم عشقم یه لحظت که اینو دیدم کارام دست خودم نبود نمیتونستم باور کنم بهم خیانت کرده باشی
_من قبلا بهت گفتم هیچ وقت خیانت نمیکنم عشقم
ا/ت اومد بغلم کرد
سرمو کردم تو گردنش و عطره مست کنندشو وارد بدنم کردم
ادامه دارد...
۱۴.۱k
۲۶ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.