حواشی مرگ مهرداد اولادی در چند سکانس
حواشی مرگ مهرداد اولادی در چند سکانس
#آیا_مسلمانی_کردیم؟!
سکانس اول
طبق معمول لابهلای کانالهای خبری در حال چرخیدن هستم که دیدن خبر فوت مهرداد اولادی 30 ساله شکهام میکند. باز هم مرگ یک جوان آن هم ورزشکار. چیزی نمیتوانم بگویم. ناراحت میشوم و حس بدی دارم و به این فکر میکنم که خانوادهاش الان در چه حالیاند و چهطور با غم از دست دادن جوان کنار میآیند.
سکانس دوم
هنوز چند روزی از فوت مهرداد اولادی نمیگذرد که دادستان تهران در جلسهای میگوید «در مورد جرم مشروبخواری که اخیرا حوادث و حتی فوت را در پی داشته به وزارت ورزش تذکر میدهیم!»
و ادامه میدهد: «وقتی ورزشکار و هنرمندی دچار مشروبخواری باشد و حتی مرگش ناشی از این موضوع اتفاق بیفتد این برای ما مناسب و زیبنده نیست.»
حرف دادستان معقول است و واقعا زیبنده نیست ولی این سوال برای من پیش میآید که منظور ایشان چه کسی است و چرا درست بعد از مرگ مهرداد اولادی چنین قضیهای را بیان میکند. بماند که بر کسی پنهان نماند که حرفهای او اشاره به مرگ چه کسی داشت و این را از کامنتهای پای خبر میشود فهمید!
سکانس سوم
هنوز دارم به درست و غلط کار دادستان تهران فکر میکنم و البته در ذهنم سعی میکنم که مجهول باشد که منظور دادستان چه کسی بوده است که از قضا میبینم که مدیر کل حراست وزارت ورزش خطاب به دادستان گفته است: «ماموریت ما محیطهای ورزشی است نه حریم شخصی جامعه ورزش و قطعا ورزشکاران هم مانند سایر افراد جامعه خارج از محیطهای ورزشی به عنوان یک شهروند تابع قوانین و نظارت سایر دستگاهها از جمله قوه محترم قضاییه هستند.»
و البته بلافاصله اظهارات هاشمینسب در مورد مصرف مواد و مشروبات و ترامادول در بین ورزشکاران در فضاهای مجازی پخش میشود که باز هم مشخص است چه چیزی باعث شده است یک دفعه این موضوع تبدیل به دغدغه مسئولین و ورزشکاران شود!
سکانس آخر
تمام این مسائلی که پیرامون مرگ ناگهانی اولادی بوجود آمد با دیدن صحبتهای سخنگوی قوه قضاییه تکمیل میشود. او اعلام میکند: «برخلاف اظهارات اولیه که مرگ اولادی را خودکشی اعلام کرده است، مرگ اولادی به خاطر مصرف مواد و الکل بوده است.»
برایم جالب است که علت مرگ مهرداد اولادی به صراحت توسط قوه قضائیه اعلام میشود و البته از این موضوع اصلا خوشحال نمیشوم.
آیا مسلمانی کردیم؟
سالها پیش وقتی یکی از دوستان دوره دبیرستانم ناگهانی فوت کرد، علت مرگش را فقط به خانوادهاش اعلام کردند و هیچ کدام از ما نفهمیدیم که واقعا علت مرگ دوستم چه بوده است. به این فکر میکنم که کاش علت مرگ اولادی هم رسانهای نمیشد و مسکوت میماند. به پدر پیر مهرداد اولادی فکر میکنم که باید پاسخگوی نگاههای معنادار و نیش و کنایههای زیادی باشد که علاوه بر تحمل داغ فقدان پسر، او را بیشتر آتش میزند. به اینکه اگر مهرداد اولادی بر اثر مصرف الکل و غیره روانه بیمارستان نمیشد کدام یکی از ما میدانستیم که در حریم خصوصی مهرداد چه میگذرد یا اصلا حق داشتیم به دنبال کشف چنین چیزی باشیم؟
آنچه از اسلام یاد گرفتهام این است که اسلام به دنبال پردهپوشی است. نمیخواهد آبروی مسلمانی را بریزد یا مچ کسی را بگیرد. اسلام دین «ولا تجسسوا» است که اگر کسی در چهار دیواری خانهاش و دور از چشم دیگران گناهی میکند ما حق کشف و اشائه آن را نداریم. اسلام برای حفظ آبرو و حرمت و شخصیت مؤمنان اهمیت زیادی قائل شده تا جایی که حرمت آن را بالاتر از حرمت خانه خدا بیان کرده است و حالا ما چه حقی داریم که این حرمت را بشکنیم.
با همه این تفاسیر به نظر میشد که با اغماض بیشتری در این مورد برخورد شود و این مسئله رسانهای نشود. حالا که دیگر مهرداد اولادی در کار نیست که بخواهد مواخذه شود، آبروی خانوادهاش حفظ میشد.
واقعا زمانه عجیبی شده، در مورد مفسدان بزرگ اقتصادی با حروف اختصاری صحبت میکنیم، و جرم کسی که دیگر در بین ما نیست تا از خودش دفاع کند را آشکارا نقل میکنیم. شاید الان، تنها کاری که در این آشفته بازار بتوانیم انجام دهیم، این باشد که برای تسلای دل خانواده مهرداد اولادی سکوت کنیم و این موضوع را نقل جلسات دوستانه و خانوادگیمان نکنیم.
#آیا_مسلمانی_کردیم؟!
سکانس اول
طبق معمول لابهلای کانالهای خبری در حال چرخیدن هستم که دیدن خبر فوت مهرداد اولادی 30 ساله شکهام میکند. باز هم مرگ یک جوان آن هم ورزشکار. چیزی نمیتوانم بگویم. ناراحت میشوم و حس بدی دارم و به این فکر میکنم که خانوادهاش الان در چه حالیاند و چهطور با غم از دست دادن جوان کنار میآیند.
سکانس دوم
هنوز چند روزی از فوت مهرداد اولادی نمیگذرد که دادستان تهران در جلسهای میگوید «در مورد جرم مشروبخواری که اخیرا حوادث و حتی فوت را در پی داشته به وزارت ورزش تذکر میدهیم!»
و ادامه میدهد: «وقتی ورزشکار و هنرمندی دچار مشروبخواری باشد و حتی مرگش ناشی از این موضوع اتفاق بیفتد این برای ما مناسب و زیبنده نیست.»
حرف دادستان معقول است و واقعا زیبنده نیست ولی این سوال برای من پیش میآید که منظور ایشان چه کسی است و چرا درست بعد از مرگ مهرداد اولادی چنین قضیهای را بیان میکند. بماند که بر کسی پنهان نماند که حرفهای او اشاره به مرگ چه کسی داشت و این را از کامنتهای پای خبر میشود فهمید!
سکانس سوم
هنوز دارم به درست و غلط کار دادستان تهران فکر میکنم و البته در ذهنم سعی میکنم که مجهول باشد که منظور دادستان چه کسی بوده است که از قضا میبینم که مدیر کل حراست وزارت ورزش خطاب به دادستان گفته است: «ماموریت ما محیطهای ورزشی است نه حریم شخصی جامعه ورزش و قطعا ورزشکاران هم مانند سایر افراد جامعه خارج از محیطهای ورزشی به عنوان یک شهروند تابع قوانین و نظارت سایر دستگاهها از جمله قوه محترم قضاییه هستند.»
و البته بلافاصله اظهارات هاشمینسب در مورد مصرف مواد و مشروبات و ترامادول در بین ورزشکاران در فضاهای مجازی پخش میشود که باز هم مشخص است چه چیزی باعث شده است یک دفعه این موضوع تبدیل به دغدغه مسئولین و ورزشکاران شود!
سکانس آخر
تمام این مسائلی که پیرامون مرگ ناگهانی اولادی بوجود آمد با دیدن صحبتهای سخنگوی قوه قضاییه تکمیل میشود. او اعلام میکند: «برخلاف اظهارات اولیه که مرگ اولادی را خودکشی اعلام کرده است، مرگ اولادی به خاطر مصرف مواد و الکل بوده است.»
برایم جالب است که علت مرگ مهرداد اولادی به صراحت توسط قوه قضائیه اعلام میشود و البته از این موضوع اصلا خوشحال نمیشوم.
آیا مسلمانی کردیم؟
سالها پیش وقتی یکی از دوستان دوره دبیرستانم ناگهانی فوت کرد، علت مرگش را فقط به خانوادهاش اعلام کردند و هیچ کدام از ما نفهمیدیم که واقعا علت مرگ دوستم چه بوده است. به این فکر میکنم که کاش علت مرگ اولادی هم رسانهای نمیشد و مسکوت میماند. به پدر پیر مهرداد اولادی فکر میکنم که باید پاسخگوی نگاههای معنادار و نیش و کنایههای زیادی باشد که علاوه بر تحمل داغ فقدان پسر، او را بیشتر آتش میزند. به اینکه اگر مهرداد اولادی بر اثر مصرف الکل و غیره روانه بیمارستان نمیشد کدام یکی از ما میدانستیم که در حریم خصوصی مهرداد چه میگذرد یا اصلا حق داشتیم به دنبال کشف چنین چیزی باشیم؟
آنچه از اسلام یاد گرفتهام این است که اسلام به دنبال پردهپوشی است. نمیخواهد آبروی مسلمانی را بریزد یا مچ کسی را بگیرد. اسلام دین «ولا تجسسوا» است که اگر کسی در چهار دیواری خانهاش و دور از چشم دیگران گناهی میکند ما حق کشف و اشائه آن را نداریم. اسلام برای حفظ آبرو و حرمت و شخصیت مؤمنان اهمیت زیادی قائل شده تا جایی که حرمت آن را بالاتر از حرمت خانه خدا بیان کرده است و حالا ما چه حقی داریم که این حرمت را بشکنیم.
با همه این تفاسیر به نظر میشد که با اغماض بیشتری در این مورد برخورد شود و این مسئله رسانهای نشود. حالا که دیگر مهرداد اولادی در کار نیست که بخواهد مواخذه شود، آبروی خانوادهاش حفظ میشد.
واقعا زمانه عجیبی شده، در مورد مفسدان بزرگ اقتصادی با حروف اختصاری صحبت میکنیم، و جرم کسی که دیگر در بین ما نیست تا از خودش دفاع کند را آشکارا نقل میکنیم. شاید الان، تنها کاری که در این آشفته بازار بتوانیم انجام دهیم، این باشد که برای تسلای دل خانواده مهرداد اولادی سکوت کنیم و این موضوع را نقل جلسات دوستانه و خانوادگیمان نکنیم.
۱.۰k
۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.