در تنگای آب
در تنگای آب
لختی نفس تازه میکنم!
سنگین از هزار دّر سرخ و سفید که امانت به من سپردهاند،
تا به سلامت به میعادگاه برسانمشان!
تنم زخمی هزار تیغهی سنگ و بالههایم نخنمای صد آبشار تند!
نیمی از من مانده است و نیمی از راه،
این سفرِ برخلاف،
این رنج شیرین برای تکرار هزارباره ی خود
این تکرارِ بیمعنی که نه قبلش را پرسیدهام و نه بعدش را!
ماهی آزاد آفریدهای خدایا مگر؟
✍ #حسين_پناهي
📚 #سالهاست_که_مردهام
لختی نفس تازه میکنم!
سنگین از هزار دّر سرخ و سفید که امانت به من سپردهاند،
تا به سلامت به میعادگاه برسانمشان!
تنم زخمی هزار تیغهی سنگ و بالههایم نخنمای صد آبشار تند!
نیمی از من مانده است و نیمی از راه،
این سفرِ برخلاف،
این رنج شیرین برای تکرار هزارباره ی خود
این تکرارِ بیمعنی که نه قبلش را پرسیدهام و نه بعدش را!
ماهی آزاد آفریدهای خدایا مگر؟
✍ #حسين_پناهي
📚 #سالهاست_که_مردهام
۴.۸k
۲۶ تیر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.