انگارهمینپارسالبودکهاینپیج

انگار‌همین‌پارسال‌بودکه‌این‌پیج
رو‌‌‌‌ زده‌بودم‌با‌همه‌ی‌سختیاش‌ولی
به‌حس‌خوب‌گرفتناش‌می‌ارزید‌..!
کلی‌تلاش‌کردم‌که‌همجوره‌آمار‌پیج
رو‌ببرم‌بالا‌..اینجا‌میخواستم‌دوستای
زیادی‌پیدا‌کنم‌که‌خدا‌شمارو‌به‌من‌داد
همیشه‌و‌هرموقع‌که‌با‌یکی‌از‌شماها‌
دوست‌میشم‌یه‌حسی‌رو‌دارم‌که
انگار‌دنیا‌رو‌کادو‌پیچ‌کردن‌و‌دادنش
به‌من؛یکی‌یکی‌پست‌میزاشتم‌استوری
میزاشتم‌بردمون‌رو‌تبریک‌میگفتم‌با
همدیگه‌شادی‌میکردیم‌باهم‌میخندیدیم
باهم‌گریه‌می‌کردیم‌باهم‌شوخی‌می‌کردیم
باهم‌غصه‌می‌خوردیم‌باهم‌دلتنگ‌می‌شدیم
کلی‌اتفاقات‌خوب‌برام‌افتاد‌توی‌همین
لحظاتی‌که‌باهاتون‌بودم‌وهستم‌و‌خواهم
بود‌‌تک‌تک‌شون‌برام‌خاطره‌س از‌اون
خاطره‌هایی‌که‌وقتی‌یادشون‌می‌افتم
قند‌توی‌دلم‌آب‌میشه‌,ما‌از‌پرسپولیس
فعالیت‌میکردیم‌ازش‌دفاع‌میکردیم
باهاش‌خوش‌می‌گذروندیم‌از‌آیدل‌هامون
میگفتیم‌‌بعضی‌موقع‌ها‌منتظرشون‌بودیم
بعضی‌موقع‌ها‌دلتنگشون‌...از‌ترکیب
رفاقتشون‌میگیفتیم‌از‌‌تیپشون‌میگفتیم"
میخوام‌بهت‌یه‌چیزی‌رو‌بگم‌که‌خیلی‌مهمه:
تویی‌که‌داری‌این‌کپشن‌رو‌میخونی‌در‌جریان
باش‌که‌من دارم باهات زندگی‌میکنم
بهترین‌خاطره‌هامو‌میسازم‌باهات‌
کنارمی توی همه لحظات؛توی‌فکرمی
توی‌زندگیمی‌آخه‌خودت‌که‌نمیدونی‌چقدر
مهربونی‌‌برام خیلی‌خیلی‌با‌ارزشی..!
چقدر‌قشنگه‌بودنتون‌؛مهربونی‌هاتون
شماها‌خیلی‌لطف‌دارید‌به‌من‌‌؛مدیونتونم‌
+یکسال‌از‌کنارهم‌بودنمون‌گذشت...❤️!
قدردان‌محبتتان:@sea-red
به‌وقت‌یکسالگی:‌نوزدهم‌فروردین‌هزار‌و
چهارصد‌وسه:)
دیدگاه ها (۲۰)

یه چیزی باید باشه ك تورو به زندگی سنجاق کنه ؛ یه جایی ، یه د...

آنچنان در دل من نقشِ خوش انداخته‌ایکز همه خلقِ جهان غیر تو م...

قودااااایااااا...من فدات بشمممممکاژین عمه🙂❤️موهای فرفریشوووو...

صد طبیب آمد، ندانست دردِ این شوریده دلکیستی تا آمدی ، صد درد...

قهوه تلخپارت ۳۲کم کم همه جمع شدن و بعد از اومدن مدیر گردش رو...

رمان انیمه ای هنوز نه چپتر ۱۴

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط