مرگ

گفته بود از مرگ بگو. با خودم فکر کرده بودم که مگر می‌شود از مرگ «گفت»؟ مگر مرگ همین یک کلمه است که بگوییم و جمله‌بندی کنیم و برویم سراغ مابقیِ جملات. درست است که این روزها به مُردن‌های عجیب عادت کرده‌ایم و اطرافمان خیلی زود و راحت می‌میرند؛ ولی از هیأتِ عظیمِ مرگ چیزی نکاسته. فکر کنید! یک نفر با تمام خاطره‌ها و آرزوها و تجربه‌ها و زیبایی و زشتی‌ها؛ می‌میرد! می‌رود زیر خاک! تمام. و بعد از مدتی فراموش میشود. چقدر ناجوانمردانه. چقدر عجیب و تلخ و باورنکردنی! واقعن که مرگ یک کلمه نیست.

#آقای رایمون
دیدگاه ها (۱)

به قولِ عباس معروفی؛تو انتخاب من نبودی، سرنوشتم بودی..تنها ا...

یجا نوشته بود: همه‌ی چشم‌هایی که تو رو می‌بینن، کاش چشم‌های ...

میدونی ‏مشکل اینه که یه چیز الکی حالمون رو خراب میکنه و دیگه...

یه شب که دلم از عالم و آدم پر بود ،گفت: "نگران نباش دیوونه، ...

عشـــق تحقیر شـده𝐏𝐚𝐫𝐭 𝟐︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼⏜۪۪۪︵...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط