پاییز باشه ،تو خیابون راه بری و خش خش برگ های رنگین شده ر
پاییز باشه ،تو خیابون راه بری و خش خش برگ های رنگین شده رو زیر پاهات حس کنی؛
سرتو بالا بگیری و چشمت بیفته به دسته های بزرگ پرستو های مهاجر؛
گنجشک های شنگول رو ببینی که لای چنار های بزرگ ورجه وورجه کنان دنبال هم میکنن و آسمون شهر رو زیر سرشون گذاشتن.
یهو اولین قطره های بارون پاییزی چیکه چیکه رو صورتت سر بخورن پایین و یه لبخند پهن بیارن رو صورت یخ کرده ات؛
بعد بارون تند و تندتر شه و بدویی به اولین سرپناهی که سر راهت پیدا میکنی و با ذوق اولین رگبار پاییزی رو تماشا کنی؛
اون لحظه انگار همه چی به کامت شده ، شدی خوشبخت ترین آدم روی زمین.
سرتو بالا بگیری و چشمت بیفته به دسته های بزرگ پرستو های مهاجر؛
گنجشک های شنگول رو ببینی که لای چنار های بزرگ ورجه وورجه کنان دنبال هم میکنن و آسمون شهر رو زیر سرشون گذاشتن.
یهو اولین قطره های بارون پاییزی چیکه چیکه رو صورتت سر بخورن پایین و یه لبخند پهن بیارن رو صورت یخ کرده ات؛
بعد بارون تند و تندتر شه و بدویی به اولین سرپناهی که سر راهت پیدا میکنی و با ذوق اولین رگبار پاییزی رو تماشا کنی؛
اون لحظه انگار همه چی به کامت شده ، شدی خوشبخت ترین آدم روی زمین.
۲.۷k
۰۱ آبان ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.