نبودن در کنارِ تو چه بی اندازه دشوار است
نبودن در کنارِ تو چه بی اندازه دشوار است
دقیقا آن زمانی که دلم از عشق سرشار است...
صدایت می کنم هر دم،ولی چیزی نمی گویی
سکوتِ تو همانندِ نوایِ سردِ دیوار است
درختِ خانه مان از دوریِ دستانِ تو خشکید
و حالا سال هاست بی تو،پر از درد و سبکبار است
میانِ غصه ها هر روز می میرم وَ این تکرار
به روی روزگارِ خسته ام هر لحظه آوار است
کنارم نیستی اما خیالت گاه گاه اینجاست
هوا هم دائما از عطرِ نا یابِ تو سرشار است
بدونِ دیدنِ رویت،نفس در سینه می خوابد...
و دل از فرطِ دلتنگی تمامِ عمر بیدار است...
بدان من هیچ گاه از خاطراتِ تو نخواهم رفت
ولی گاهی فراموشی برای ذهن اجبار است...
#هانیه_عابدینی
دقیقا آن زمانی که دلم از عشق سرشار است...
صدایت می کنم هر دم،ولی چیزی نمی گویی
سکوتِ تو همانندِ نوایِ سردِ دیوار است
درختِ خانه مان از دوریِ دستانِ تو خشکید
و حالا سال هاست بی تو،پر از درد و سبکبار است
میانِ غصه ها هر روز می میرم وَ این تکرار
به روی روزگارِ خسته ام هر لحظه آوار است
کنارم نیستی اما خیالت گاه گاه اینجاست
هوا هم دائما از عطرِ نا یابِ تو سرشار است
بدونِ دیدنِ رویت،نفس در سینه می خوابد...
و دل از فرطِ دلتنگی تمامِ عمر بیدار است...
بدان من هیچ گاه از خاطراتِ تو نخواهم رفت
ولی گاهی فراموشی برای ذهن اجبار است...
#هانیه_عابدینی
۲.۳k
۰۴ شهریور ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.