کتاب ترسناک میخوند

کتاب ترسناک میخوند.
اونقدر از کتابی که میخوند ترسیده بود که رنگش سبزه کبود شده بود!
کتاب رو گذاشت روی میز کنارش؛ پتورو تابالای سرش کشید و همونطور که از ترس میلرزید سعی کرد به خودش دلداری بده!
آدم فضایی همش باصدای لرزون تکرارمیکرد. . .

نه انسان ها واقعیت ندارن:]+
𖦆 ·
#نویسنده‌ی‌مست
😐
دیدگاه ها (۰)

بچه ها بهترین روزه سارا رو گفتم دیگه اومده توی ویس دیده پست ...

هوهو صد شصد و دوتاییمون مبارکالبته صد و شصد و سه تایی 🥳🥳🥳

عکسو خودم انتاختم😎👍🏻🦦

خبـــــــ امروز بدترین روز زندگیمه امروز قراره دختر دایی بشم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط