/ پروانه شریفی
/ پروانه شریفی
در سرزمین اسلامی ایران مردم انقلابی اکثرا زاده روستا هستند و زندگی با لقمه های طیب و حلال روستا چشم راستی و حقیقت بین آنها را باز نگاه داشته است. روستا زاده هایی که اگر در آینده نیز به مسئولیتی رسیدند گذشته خودشان را فراموش نکردند.
با این حال نمی گویم که نیستند روستاییانی که گذشته خودشان را فراموش کرده اند و زندگی بیرون روستا آنها را روستازده ی شهری کرده است. این قبیل افراد، با گذشته خود قهر کرده اند ولی هر کاری هم بکنند گذشته با آنهاست و نمی توانند از آن فرار کنند.
اینکه برخی به دلایلی واهی فکر می کنند که انقلاب تنها با مردم شهر و شهرنشینها روی داده شاید فقط در غرب واقعیت داشته باشد. البته کاخ نشینی امروز برخی ها باعث شده آنها کوخ نشین ها را از یاد ببرند و خاطرات روستاهای خود را فراموش کنند و خودشان را شهری بدانند اما به چه قیمتی حاضر هستیم به گذشته پشت کنیم، به قیمت تحقیر!!!
اینجا ایران اسلامی است و همه انقلابی هستند و انقلابی بودن به شهری یا روستایی بودن نیست. به دور از انصاف است که فقط ناف شهری ها را با انقلاب بریده باشند، با اینکه اکثر انقلابیها بچه و بزرگ شده روستاها هستند.
امروز مردمان غیور روستای من به پشتوانه شهیدانشان اعلام می کنند که روستا زاده انقلابی هستند و از اینکه روستا زاده اند نه تنها ننگ و عاری ندارند بلکه با همه ی بی مهری ها, توهین ها و تحقیرها با افتخار سربلندند.
روستاهای دیار من بوی انقلاب می دهند و بوی مبارزه برای پایداری انقلاب؛ بوی اشک مادران چشم انتظار فرزند به جبهه رفته, بوی سوزش درد ریه شیمیایی, بوی افتخار به قهرمانان بازمانده از جنگ؛ رنگ پرچم شهیدان روستاهای من نشان از بیداری مردم روستاهایم دارد و نشان از انقلابی بودن آنها.
من به روستایی بودنم افتخار می کنم و به اینکه یک روستایی انقلابی هستم می بالم. من یک روستایی ام که برادران و خویشاوندان خود را فدای انقلاب و هشت سال جنگ تحمیلی کرده ام. من هر روز با خود می اندیشم و با خود می گویم چه فرقی بین من و آن کس که در شهر است وجود دارد؟ مگر او چه چیزی دارد که من ندارم؟
کوچه های روستای من همگی با نام شهیدان نامگذاری شده است و هر کوچه نام یک شهید روستایمان را به ما می فهماند، مگر می شود ما برای انقلاب کاری نکرده باشیم؟ مگر می شود که حالا متوجه انقلاب شده باشیم؟ مگر می شود متوجه چیزی نشده باشیم در صورتی که خود از پایه ها و هسته های آن بودیم؟
مگر می توان گفت تنها تصمیم گیرندگان یک سرزمین و کشور تنها مردم شهرنشین آن هستند؟ قطعا اینگونه نیست واین جواب منطقی است البته اگر کمی تفکر کنید…
شاید درست باشد که روستاهای ما جمعیتی ندارد و مطرح نباشد ؛ اما در هر خانه عکس امام خمینی (ره) و امام خامنه ای را بر روی دیوارها نصب کرده ایم و با نگاه به آن یاد آرمان ها و هدف اصلی که ظهور آقا امام زمان (عج) است می افتیم و افتخار می کنیم به چنین رهبری ها.
این روستای من است و من به روستایی بودنم افتخار می کنم و قدر روستایی بودنم را می دانم.
من یک روستایی انقلابی هستم؛ ساده… ساده… ساده
حرف آخر اینکه:
ملاک انقلابی بودن روستایی و شهری بودن نیست و این معیار را بزرگان انقلاب هیچگاه بهعنوان ملاک انقلابی بودن مطرح نکردهاند، بلکه تقریباً برعکس این قضیه است و بسیاری از بزرگان انقلاب، مستضعفان و پابرهنگان را از یاران اصلی انقلاب شمردهاند.
#من_یک_روستایی_هستم
#شیعه
#یا_مهدی_ادرکنی
در سرزمین اسلامی ایران مردم انقلابی اکثرا زاده روستا هستند و زندگی با لقمه های طیب و حلال روستا چشم راستی و حقیقت بین آنها را باز نگاه داشته است. روستا زاده هایی که اگر در آینده نیز به مسئولیتی رسیدند گذشته خودشان را فراموش نکردند.
با این حال نمی گویم که نیستند روستاییانی که گذشته خودشان را فراموش کرده اند و زندگی بیرون روستا آنها را روستازده ی شهری کرده است. این قبیل افراد، با گذشته خود قهر کرده اند ولی هر کاری هم بکنند گذشته با آنهاست و نمی توانند از آن فرار کنند.
اینکه برخی به دلایلی واهی فکر می کنند که انقلاب تنها با مردم شهر و شهرنشینها روی داده شاید فقط در غرب واقعیت داشته باشد. البته کاخ نشینی امروز برخی ها باعث شده آنها کوخ نشین ها را از یاد ببرند و خاطرات روستاهای خود را فراموش کنند و خودشان را شهری بدانند اما به چه قیمتی حاضر هستیم به گذشته پشت کنیم، به قیمت تحقیر!!!
اینجا ایران اسلامی است و همه انقلابی هستند و انقلابی بودن به شهری یا روستایی بودن نیست. به دور از انصاف است که فقط ناف شهری ها را با انقلاب بریده باشند، با اینکه اکثر انقلابیها بچه و بزرگ شده روستاها هستند.
امروز مردمان غیور روستای من به پشتوانه شهیدانشان اعلام می کنند که روستا زاده انقلابی هستند و از اینکه روستا زاده اند نه تنها ننگ و عاری ندارند بلکه با همه ی بی مهری ها, توهین ها و تحقیرها با افتخار سربلندند.
روستاهای دیار من بوی انقلاب می دهند و بوی مبارزه برای پایداری انقلاب؛ بوی اشک مادران چشم انتظار فرزند به جبهه رفته, بوی سوزش درد ریه شیمیایی, بوی افتخار به قهرمانان بازمانده از جنگ؛ رنگ پرچم شهیدان روستاهای من نشان از بیداری مردم روستاهایم دارد و نشان از انقلابی بودن آنها.
من به روستایی بودنم افتخار می کنم و به اینکه یک روستایی انقلابی هستم می بالم. من یک روستایی ام که برادران و خویشاوندان خود را فدای انقلاب و هشت سال جنگ تحمیلی کرده ام. من هر روز با خود می اندیشم و با خود می گویم چه فرقی بین من و آن کس که در شهر است وجود دارد؟ مگر او چه چیزی دارد که من ندارم؟
کوچه های روستای من همگی با نام شهیدان نامگذاری شده است و هر کوچه نام یک شهید روستایمان را به ما می فهماند، مگر می شود ما برای انقلاب کاری نکرده باشیم؟ مگر می شود که حالا متوجه انقلاب شده باشیم؟ مگر می شود متوجه چیزی نشده باشیم در صورتی که خود از پایه ها و هسته های آن بودیم؟
مگر می توان گفت تنها تصمیم گیرندگان یک سرزمین و کشور تنها مردم شهرنشین آن هستند؟ قطعا اینگونه نیست واین جواب منطقی است البته اگر کمی تفکر کنید…
شاید درست باشد که روستاهای ما جمعیتی ندارد و مطرح نباشد ؛ اما در هر خانه عکس امام خمینی (ره) و امام خامنه ای را بر روی دیوارها نصب کرده ایم و با نگاه به آن یاد آرمان ها و هدف اصلی که ظهور آقا امام زمان (عج) است می افتیم و افتخار می کنیم به چنین رهبری ها.
این روستای من است و من به روستایی بودنم افتخار می کنم و قدر روستایی بودنم را می دانم.
من یک روستایی انقلابی هستم؛ ساده… ساده… ساده
حرف آخر اینکه:
ملاک انقلابی بودن روستایی و شهری بودن نیست و این معیار را بزرگان انقلاب هیچگاه بهعنوان ملاک انقلابی بودن مطرح نکردهاند، بلکه تقریباً برعکس این قضیه است و بسیاری از بزرگان انقلاب، مستضعفان و پابرهنگان را از یاران اصلی انقلاب شمردهاند.
#من_یک_روستایی_هستم
#شیعه
#یا_مهدی_ادرکنی
۴.۴k
۱۵ مرداد ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.