ب نام او

بہ نام او🌸🌸
در سمت تـوام، دلم باران، دستم باران، دهانم باران، چشمـــــم باران…
روزم را با بندگی تو پاگشا می‌کنم؛ هر اذانـــــــــی که می‌وزد، پنجره‌هـا باز می‌شوند؛ یاد تو کوران می‌کند؛
هر اسم تو را که صدا می‌زنم؛ مــــــاه در دهانم هزار تکه می‌شود؛ کاش من، همـــــــــــــه بودم؛ با همه‌ دهان‌ها تو را صدا می‌زدم؛
کفش‌های ماه را به پا کرده‌ام؛ دوباره عـــــــازم توام؛ تا بوی زلف یار در آبادی من است؛ هر لب که خنده‌ای کند، از شادی من است؛ زندگی باتوست…زندگی همین حالاســــــــــت
دیدگاه ها (۱)

از عشق تو از جان به سفر سوی تو آیمبنگر که چه سانیم همه سوی ت...

- حسـین گفتنِ مـاتحت دولت حسـن است!💚

گفته بودی درد دل کنگاه با هم صحبتی...!کو رفیق رازداری...؟کو ...

بی حُبِّ حسنمشکلِ دلحل شدنی نیست#کریم_آل_طاها#استوری

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط