گیسوان تو



گیسوان تو
پریشان‌تر از اندیشه من
گیسوان تو
شب بی پایان جنگل عطرآلود

شکن گیسوی تو
موج دریای خیال

کاش با زورق اندیشه شبی
از شطّ گیسوی موّاج تو من
بوسه زن بر سر هر موج گذر می‌کردم
#حمید_مصدق
اشعار از کانال انسانم ارزوست
دیدگاه ها (۳)

می‌نویسم من برای چشم مستت نامه‌ایتا بگویـم شـــرح حال یک دل ...

در بزم بیدلان ، که خِرد هیچ کاره استپس امر ، امر دل بُود و ر...

‌نزدیکیچون لب هایم به مندوریچون بوسه ای که هرگز نمی رسد. #م...

مرا خود با‌ تو چیزی در میان هستوگرنه روی زیبا در جهان هَست ....

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط