امشب ز فراق دوست خوابم نبرد

امشب ز فراق دوست خوابم نبرد
هم دل به سوی شمع و کتابم نبرد

از بس که دو دیده آب حسرت بارد
بیدار نشسته ام که خوابم نبرد

# ملک اشعرا
دیدگاه ها (۱)

پروانه هم شبیهِ من از ساده لوحی‌اشدلبسته ی گلی‌ ست که درکش ...

اینجا جواب نامه‌ی عاشق تغافل استبیهوده انتظار خبر می‌کشیم...

من یاد تو را سجده کنم ای صنم اکنونبرخیز و بیا خود بت بتخانه ...

دوستان هیچ نکردند ورسیدند به تو...من به دنبال تو می گردم و س...

بازی زلف تو امشب به سر شانه ز چیست؟خانه بر هم زدن این دل دیو...

ای غایب از نظر ...

اندوه تو شد وارد کاشانه‌ام امشبمهمان عزیز آمده در خانه‌ام ام...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط