اونجایی که با وجود تموم بدی هایی که در حقت کرده نمی تونی

اونجایی که با وجود تموم بدی هایی که در حقت کرده نمی تونی دست از دوست داشتنش برداری رو آلبرکامو خیلی قشنگ توصیف کرده:
"از تو، چنان رنجی به من رسیده که هرگز انتظارش را از هیچ جنبنده‌ای نداشتم. حتی امروز، فکرت در ذهنم با رنج آمیخته است. اما با تمام این مرارت‌ها، صورتت برای من هنوز خوشبختی‌ست؛ خود زندگی‌ست. هیچ کاری نمی‌توانم بکنم، هیچ کاری نکرده‌ام که از این عشق رها شوم که از درون تهی‌ام کرده پیش از اینکه تا ته قلبم را لبریز کند. هیچ کاری از دستم برنمی‌آید. خوب می‌دانم، و تو را تا آخر دوست خواهم داشت."
#مخاطب_ندارد
#هه

02.08.1400
1:29
دیدگاه ها (۱)

گفتن سرتو گرم کن، یادت می ره، منم بیرون رفتم، عصرا خودمو قهو...

یکی از چیزایی که یاد گرفتم و نظرم راجبش تغییر نکرده اینه که ...

• تصویری بسیار. دردناک و عین حال ساده میخکوبم کرد.پدربزرگم ر...

اين دووم اوردن و محكم بودن ديگه خيلی وقته كه جزوی از وجود و ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط