چشم خود بستم که دیگر چشم مستش ننگرم

چشم خود بستم که دیگر چشم مستش ننگرم


ناگهان دل داد زد
دیوانه من میبینمش
دیدگاه ها (۲)

دردماز یـــار است و درمــان نــیز هـــمدلفـــدای او شد و جــ...

خُــدایـــا!مَـن دَستـت را خـوانـده ام...دَسـتت بَــرای مـَن...

همه فکر می کنند که منشاعرم!آن ها نمی داند سال هاستجا مانده ا...

بله جونم فدای عشقم بشم

مشهدی یا هراتی چشم کلان ات صدقه آمد حاجی سازه بگیر مستش کن🌪️

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط