«کینه» بال و پر آدمی را می بندد
«کینه» بال و پر آدمی را می بندد
دیر زمانی نیست که دریافته ام وقتی از کسی رنجش و کینه ای به دل میگیرم، درحقیقت برده ی او میشوم؛ او افکارم را تحت کنترل خود میگیرد؛ اشتهایم را ازبین میبرد؛آرامش ذهن و نیات خوبم را می رباید و لذت کار کردن را از من میگیرد؛ اعتقاداتم را ازبین میبرد و مانع از استجابت دعاهایم میگردد؛ او آزادی فکرم را میگیرد و هرکجا که میروم برایم مزاحمت ایجاد میکند؛ هیچ راهی برای فرار از او ندارم.تازمانی که بیدارم، بامن است و وقتی که خوابیده ام، وارد رویاهایم میشود؛ وقتی مشغول رانندگی هستم یا وقتی در محل کار خود هستم، کنارم است؛ هرگز نمیتوانم احساس شادی و راحتی کنم...او حتی بر روی تُنِ صدایم نیز تاثیر میگذارد؛ او مجبورم میکند تا به خاطر سوء هاضمه، سَر دَرد و یا بی حالی دارو مصرف کنم؛ او لحظات شاد و فَرح بخش زندگی را از من می دزدد؛ بنابراین دریافته ام اگر نمی خواهم یک برده باشم، در دل نسبت به دیگران کینه و رنجشی نداشته باشم! خود را در آیینه نگریستم و دریافتم ارزش من بیش از یک فکر نا آرام است ...
دیر زمانی نیست که دریافته ام وقتی از کسی رنجش و کینه ای به دل میگیرم، درحقیقت برده ی او میشوم؛ او افکارم را تحت کنترل خود میگیرد؛ اشتهایم را ازبین میبرد؛آرامش ذهن و نیات خوبم را می رباید و لذت کار کردن را از من میگیرد؛ اعتقاداتم را ازبین میبرد و مانع از استجابت دعاهایم میگردد؛ او آزادی فکرم را میگیرد و هرکجا که میروم برایم مزاحمت ایجاد میکند؛ هیچ راهی برای فرار از او ندارم.تازمانی که بیدارم، بامن است و وقتی که خوابیده ام، وارد رویاهایم میشود؛ وقتی مشغول رانندگی هستم یا وقتی در محل کار خود هستم، کنارم است؛ هرگز نمیتوانم احساس شادی و راحتی کنم...او حتی بر روی تُنِ صدایم نیز تاثیر میگذارد؛ او مجبورم میکند تا به خاطر سوء هاضمه، سَر دَرد و یا بی حالی دارو مصرف کنم؛ او لحظات شاد و فَرح بخش زندگی را از من می دزدد؛ بنابراین دریافته ام اگر نمی خواهم یک برده باشم، در دل نسبت به دیگران کینه و رنجشی نداشته باشم! خود را در آیینه نگریستم و دریافتم ارزش من بیش از یک فکر نا آرام است ...
۵۴۰
۰۱ آذر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.