یه مافیا نباید عاشق شه ولی....
یه مافیا نباید عاشق شه ولی....
٪دوست دارم حالا فهمیدی؟الان گفتم اتفاقی افتاد؟من....
ویو لوسی:با کوبیده شدن لباش روی لبام حرفم قطع شد بعد از ۵ مین نفس کم اووردیم و جدا شدیم
÷من بیشتر دوست دارم
٪ولی تو همه ی اینا رو یادت میره الان مستی پس دوست دارم تو این مدت غرورمو کنار بزارم
÷من هیچوقت دوست داشتنتو یادم نمیره(دوباره شروع کرد)
٪اگه یادت رفت چی؟
÷اگه یادم رفت اینو داشته باش و بهم یاد آوری کن این گردنبندیه که میخواستم بهت بدم هروقت تو گردنت باشه یعنی بهت اعتراف کردم و تو هم قبول کردی(گردنش کرد)
٪قشنگه
÷ولی نه به اندازه ی تو.... لوسی من مستم ولی نه زیاد من حرفامو یادم نمیره قول میدم
ویو ات:من از جیمین ناراحت نبودم ولی هنوز ترس اون دادش پیشم بود واسه. ی همینم میخواستم یکم ازش دور باشم شایدد. بهتر شدم واسه همینم به هانا گفتم برم خونشون جولیا خیلی اصرار کرد که نرم ولی نمیتونستم
٪دوست دارم حالا فهمیدی؟الان گفتم اتفاقی افتاد؟من....
ویو لوسی:با کوبیده شدن لباش روی لبام حرفم قطع شد بعد از ۵ مین نفس کم اووردیم و جدا شدیم
÷من بیشتر دوست دارم
٪ولی تو همه ی اینا رو یادت میره الان مستی پس دوست دارم تو این مدت غرورمو کنار بزارم
÷من هیچوقت دوست داشتنتو یادم نمیره(دوباره شروع کرد)
٪اگه یادت رفت چی؟
÷اگه یادم رفت اینو داشته باش و بهم یاد آوری کن این گردنبندیه که میخواستم بهت بدم هروقت تو گردنت باشه یعنی بهت اعتراف کردم و تو هم قبول کردی(گردنش کرد)
٪قشنگه
÷ولی نه به اندازه ی تو.... لوسی من مستم ولی نه زیاد من حرفامو یادم نمیره قول میدم
ویو ات:من از جیمین ناراحت نبودم ولی هنوز ترس اون دادش پیشم بود واسه. ی همینم میخواستم یکم ازش دور باشم شایدد. بهتر شدم واسه همینم به هانا گفتم برم خونشون جولیا خیلی اصرار کرد که نرم ولی نمیتونستم
۴.۹k
۲۷ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.