در دلم می آیی و هی بیقرارم می کنی

در دلم می آیی و هی بیقرارم می کنی
نا امیدم من ؛ چرا امیدوارم می کنی ؟

این که میدانی که سهم من نخواهی شد؛چرا
با قرار چشمهایت بیقرارم می کنی ؟

بوسه هایت داغ عشقی بر جبینم میزند
لاله ی آزاده ام ،تو داغدارم می کنی

با همین تفسیر آیات دوچشمانت مرا
پیش چشم زاهدان بدعت گذارم میکنی

پادشاه ملک عقلم لیک با فرمان عشق
اختیارم برده و بی اختیارم می کنی

آه، با موج نگاهت مثل دریا دائما
ابر چشمم بارور تا اشکبارم می کنی

با شراب چشم هایت در خرابات دلم
عاقبت روزی مرا باده گسارم می کنی

با دلم این روز ها ناسازگار و دشمنم
هی میانجی می شوی و سازگارم میکنی

🍃🥀🍃💔😔😔😔💔🥀🥀🥀
دیدگاه ها (۰)

دنیای من دنیای تردید و یقین استیک عمر بی تاب کسی بودن همین ا...

💙بسم الله الرحمن الرحیم💙از روی ادب به رسم هر روز صبح سلام بر...

تصادف سمند و پرشیا در شیراز ببینید کی پشت فرمون بوده😐آقا اگه...

یه بار دستور دادن خودرو ارزان شود بعد گران چیزه ببخشید اصلاح...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط