درد جنون عشق او، می کِشدم به بحر و برّ
درد جنون عشق او، می کِشدم به بحر و برّ
شهر به شهر و ده به ده، درّه به درّه، کو به کو
خیز و بریز ساقیا، ساغر غم ز خون دل
جام به جام و دَن به دَن، خُم به خُم و سبو سبو
تا که کنم نثار شَه، جان فکار خویش را
ز آتش هجر پی به پی، و ز غم و رنج تو به تو
کشته ی عشق شاه را، بلکه برند عاشقان
دست به دستو پا به پا، سینه به سینه روبه رو
شهر به شهر و ده به ده، درّه به درّه، کو به کو
خیز و بریز ساقیا، ساغر غم ز خون دل
جام به جام و دَن به دَن، خُم به خُم و سبو سبو
تا که کنم نثار شَه، جان فکار خویش را
ز آتش هجر پی به پی، و ز غم و رنج تو به تو
کشته ی عشق شاه را، بلکه برند عاشقان
دست به دستو پا به پا، سینه به سینه روبه رو
۱.۷k
۰۶ مهر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.